۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۰, چهارشنبه

حیوانات، اهداکنندگان جدید عضو به انسان!


حیوانات، اهداکنندگان جدید عضو به انسان!



name %



محققان آمریکایی قلب خوک‌های تراریخته را با موفقیت به بدن میمون بابون پیوند زده‌اند که این رویکرد می تواند در آینده مسیر را برای دریافت عضو پیوندی از حیوان برای پیوند زدن به بدن انسان هموار کند.



طی سال‌های اخیر پیشرفت‌های چشمگیری در علم پیوند اعضا صورت گرفته است و پیش‌بینی می‌شود که روش پیوند عضو از حیوان به انسان، در آینده بعنوان راه‌حلی برای جبران کمبود عضوهای پیوندی انسان مورد استفاده قرار گیرد.



اندام پیوندی از حیوانات xenotransplantation نامیده می‌شود که می‌تواند در آینده بطور کلی جایگزین پیوند اعضای انسان شده یا بعنوان راهکار موقتی تا فراهم شدن عضو پیوندی انسان مورد استفاده بگیرد.



با این حال اصلی‌ترین چالش پیش روی محققان، خطر رد شدن عضو پیوندی توسط سیستم ایمنی بدن گیرنده است.



تیم تحقیقاتی موسسه ملی سلامت قلب، ریه و خون در آمریکا به سرپرستی دکتر «محمد محی‌الدین»، قلب خوک‌های تراریخته را به میمون دم‌کوتاه یا بابون (babon)‌ با سیستم ایمنی تضعیف شده پیوند زدند؛ از این طریق خطر رد کردن عضو پیوندی توسط سیستم ایمنی به حداقل می‌رسد.



علت انتخاب خوک در این مطالعه، شباهت ساختار آناتومی خوک با انسان عنوان شده است.



ژن‌هایی که باعث پس زدن عضو در بدن انسان می‌شوند، از قلب این خوک‌های تراریخته حذف شده و با ژن‌های انسان که باعث رد نشدن پیوند می‌شوند، جایگزین شدند.



بدون خارج کردن قلب اصلی میمون بابون، قلب خوک تراریخته به بدن حیوان پیوند زده و به سیستم گردش خون متصل شد و قلب پیوندی تا ۵۰۰ روز در بدن بابون زنده ماند؛ گام بعدی محققان، جایگزین کردن کامل قلب حیوان با قلب خوک تراریخته عنوان شده است.



محققان تأکید می کنند که علاوه بر قلب، سایر اندام‌ها مانند کبد، کلیه، لوزالمعده و ریه نیز از حیوان به انسان قابل پیوند خواهد بود.



نتایج این دستاورد در نشست انجمن جراحی قلب آمریکا در تورنتو ارائه شد. 



اخبار علمی – ایسنا



 



حیوانات، اهداکنندگان جدید عضو به انسان!


تجاوز گروهی به یک زن جوان در پیشوا



name %



۴نگهبان مجتمعی مسکونی با تهدید چاقو زن و شوهر جوانی را گروگان گرفتند تا نقشه شوم خود را عملی کنند.



به گزارش همشهری، ۴ روز پیش زوج جوانی وحشت‌زده نزد پلیس شهر پیشوا (ورامین) رفتند و پرده از حادثه‌ای که برایشان رخ داده بود برداشتند. در این میان زن جوان به مأموران گفت: مدتی قبل من و همسرم با پول‌هایی که پس‌انداز کرده بودیم تصمیم گرفتیم در پیشوا آپارتمانی بخریم. اما پولمان آنقدری نبود که بتوانیم به‌صورت نقد خانه‌ای خریداری کنیم. برای همین وقتی تبلیغات پیش‌فروش آپارتمانی را دیدیم به فکر پیش‌خرید افتادیم.



 



وی ادامه داد: با شماره تلفن آگهی تبلیغاتی تماس گرفتیم. مرد فروشنده آدرس مجتمع را در اختیار ما قرار داد و خواست به آنجا برویم و ملک را بازدید کنیم. وی مدعی شد که در آنجا نگهبان‌های ساختمان نیز هستند و برای دیدن آپارتمان‌های در حال ساخت، ما را راهنمایی می‌کنند. پس از این تماس من و همسرم عصر جمعه راهی مجتمع مسکونی شدیم که این اتفاق افتاد.



 



زن جوان افزود: وقتی به مجتمع در حال ساخت رسیدیم، ۴ پسر جوان در آنجا بودند که می‌گفتند نگهبان ساختمان هستند. با راهنمایی آنها وارد ساختمان شدیم. در حالی‌ که مشغول بازدید مجتمع نیمه‌ساخت بودیم، ناگهان ۲ نفر از نگهبانان با چاقو به سمت ما حمله‌ور شدند. من و همسرم به‌شدت وحشت کردیم. همسرم به آنها التماس کرد که کاری با ما نداشته باشند. پول زیادی همراهش نبود اما همه آن را در اختیار ۴ پسر جوان قرار داد تا دست از سرمان بردارند. اما آنها سارق نبودند و نیت دیگری در سر داشتند.



 



وی افزود: یکی از نگهبان‌ها با تهدید و ضرب و شتم، شوهرم را با خود برد. سپس آنها مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند و پس از آن مرا از ساختمان به بیرون پرت کردند. آنها تهدیدم کردند در صورتی که شکایت کنم قطعا مرا می‌کشند. چند دقیقه وحشت‌زده آنجا نشسته بودم و نمی‌دانستم چه بلایی سر شوهرم آمده است. فکر می‌کردم او را کشته‌اند اما بالاخره وی را هم رها کردند و بعد از آن هر دو تصمیم به شکایت گرفتیم.



 



پس از اظهارات زن جوان، شوهرش نیز به مأموران گفت: نگهبان‌های ساختمان مرا ۳ ساعت دست و پا بسته در اتاقی زندانی کرده بودند و پس از رها کردنم گفتند که اگر پای پلیس را به این ماجرا باز کنم هم من و هم همسرم را می‌کشند.



 



با این شکایت و با توجه به حساسیت موضوع، ‌تیمی از مأموران پلیس امنیت عمومی پیشوا با دستور سرهنگ سلمان آدینه‌وند فرمانده انتظامی پیشوا، تجسس‌های خود را در این پرونده آغاز کردند. کارآگاهان در نخستین قدم هویت ۴ نگهبان ساختمان را شناسایی کردند و با دستگیری یکی از آنها موفق به دستگیری ۳ متهم دیگر پرونده شدند.



بررسی‌ها حکایت از آن داشت که هر ۴ متهم، سابقه‌دار هستند و پیش از این بارها به اتهام سرقت، شرارت و تهدید شهروندان دستگیر شده و به زندان افتاده‌اند.



پرونده این ۴ نگهبان شیطان‌صفت برای رسیدگی بیشتر و صدور حکم به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شده است.



اخبار حوادث – همشهری



جنجالی ترین خبر نقل و انتقالات لیگ برتر


جنجالی ترین خبر نقل و انتقالات لیگ برتر؛ قلعه نویی رسما خواستار جذب ۲ بازیکن پرسپولیس شد



name %



تلاش های باشگاه استقلال تهران برای جذب دو بازیکن پرسپولیس آغاز شده است!



 در شرایطی که تا به امروز ترکیب هیات مدیره و مدیرعامل باشگاه استقلال تهران انتخاب نشده، یکی از معاونان این باشگاه فعالیتش را در بازار نقل و انتقالات آغاز کرده است.


آقای معاون که از نزدیکان امیر قلعه نویی نیز به حساب می آید، طی چند روز گذشته مذاکراتی با محسن مسلمان و قاسم دهنوی دو بازیکن پرسپولیس تهران داشته و از آنها خواسته که برای فصل آینده پیراهن استقلا ل را برتن کنند.


این معاون که طی سالیان گذشته حمایت برخی اعضای هیات میدره استقلال از جمله نجف نژاد و انصاری را به دنبال داشته است در مذاکره با این دو پرسپولیسی تاکید کرده که نام آنها در لیست قلعه نویی است و سرمربی آبی پوشان علاقه زیادی به سبک بازی شان دارد.


هر چند که مسلمان و دهنوی پاسخی به پیشنهاد معاون استقلال نداده اند اما انجام این مذاکرات آن هم در روزهایی که وضعیت باشگاه به هیچ عنوان مشخص نیست، بسیار عجیب است!


این گونه فعالیت ها به خودی خود نکته مهم را یادآور می شود؛ اینکه که هر اتفاقی در باشگاه استقلال تهران رخ دهد، برخی افراد از آینده شغلی خود مطمئن هستند.


 در خصوص دو بازیکن فصل گذشته پرسپولیس باید عنوان داشت که قرارداد دهنوی به پایان رسیده و مسلمان هم که به صورت قرضی به پرسپولیس پیوسته بود، با ذوب آهن اصفهان قرارداد دارد و آبی پوشان درصورت جدی شدن مذاکرات باید با سعید آذری پای میز گفتگو بنشینند.



 



 اخبار ورزشی – تسنیم,جام جم



جنجالی ترین خبر نقل و انتقالات لیگ برتر

اعلام نرخ‌هاي جدید سود سپرده بانکی


اعلام نرخ‌های جدید سود سپرده بانکی



name %



درپی توافق بانک‌های دولتی و خصوصی مبنی بر تعیین نرخ سود سپرده بین ۱۰ تا ۲۲ درصد، بانک مرکزی با ارسال نامه‌ای به مدیران بانک‌ها، این تصمیم بانکداران را تائید و به اجرای دقیق جدول جدید نرخ‌های سود سپرده بانکی تاکید کرد.



درپی توافق بانک‌های دولتی و خصوصی مبنی بر تعیین نرخ سود سپرده بین ۱۰ تا ۲۲ درصد، بانک مرکزی با ارسال نامه‌ای به مدیران بانک‌ها، این تصمیم بانکداران را تائید و به اجرای دقیق جدول جدید نرخ‌های سود سپرده بانکی تاکید کرد.


به گزارش مهر، بانک مرکزی درپی توافق بانکها و موسسات اعتباری خصوصی، به اجرای دقیق جدول نرخ‌های سود مطروحه تاکید کرد.


بانک مرکزی اعلام کرد: این بانک طی نامه شماره ۲۹۷۳۹ / ۹۳ مورخ ۸/ ۲/ ۹۳ به عنوان مدیران عامل بانکهای دولتی، غیردولتی و موسسات اعتباری توسعه، عسکریه و کوثر، ضمن تایید و حمایت از تصمیمات صورت گرفته در کانون بانک‌ها و موسسات اعتباری خصوصی و شورای هماهنگی بانک‌ها درخصوص نرخ‌های سود سپرده‌ها به اجرای دقیق جدول نرخ‌های سود مطروحه تاکید کرد، متن نامه ارسالی به این شرح است:


«جهت مدیران عامل محترم بانکهای دولتی، غیردولتی و موسسات اعتباری توسعه، عسکریه و کوثرارسال گردید.»


"باسلام؛

احتراماً،با اشاره به توافقات انجام شده بین مدیران عامل بانک‌ها وموسسات اعتباری مجاز در حضور رییس کل محترم بانک مرکزی درتاریخ ۳/ ۲ / ۱۳۹۳ و با عنایت به هماهنگی‌های صورت گرفته در کانون بانک‌ها و موسسات اعتباری خصوصی و شورای هماهنگی بانک‌ها درخصوص نرخ‌های سود سپرده‌ها، بدینوسیله به آگاهی می‌رساند وفق توافق انجام شده، این بانک ضمن تایید و حمایت از تصمیمات مذکور، به اجرای دقیق جدول نرخ‌های سود مطروحه نظارت داشته و با موارد تخلف در چارچوب ضوابط قانونی برخورد خواهد کرد.


مقتضی است دستور فرمائید مراتب در اسرع وقت به کلیه شعب و واحدهای ذیربط اعلام و برحسن اجرای آن نظارت مستمر اعمال گردد. انتظار می‌رود ضمن اجرای دقیق نرخ‌های مورد توافق از ارائه و اعلام هرگونه محصولی که نرخ موثر آن بیشتر از نرخ‌های مندرج در جدول مورد توافق باشد اکیداً خودداری شود.


مدیریت کل نظـارت بر بانکها و موسسات اعتباری اداره نظارت بر بانکها و موسسات اعتباری"


عصر دیروز اکبر کمیجانی قائم مقام بانک مرکزی از تعیین نرخ سود سپرده یک ماهه تا یک ساله بین ۱۰ تا ۲۲ درصد خبر داده بود.


نرخ سود سپرده های روزشمار و کمتر از سه ماه ۱۰ درصد، سه تا شش ماه ۱۴ درصد، شش تا ۹ ماه ۱۶ درصد، بیش از ۹ ماه تا کمتر از یک سال ۱۸ درصد و سپرده های یک سال ۲۲ درصد تعیین شده است.
اخبار اقتصادی – مهر



اعلام نرخ‌هاي جدید سود سپرده بانکی

زیباترین انگشتر زنانه دنیا را ببینید +تصاویر


زیباترین انگشتر زنانه دنیا را ببینید +تصاویر



همیشه شنیده ایم که جواهرات بهترین دوست زنان هستند.



همیشه شنیده ایم که جواهرات بهترین دوست زنان هستند. اخیرا شرکت جواهر سازی " کریستی مگنی فی سنت " انگشتر الماس زنانه ای را برای حراج آماده کرده است زیباترین انگشتر جواهر زنانه در دنیا لقب گرفته است. 



name %این انگشتر جواهر با نگین الماس  13.22 قیراطی  تراش خورده اش به رنگ آبی با قیمت پایه ۱۳٫۵ میلیون پوند در ژنو برای فروش گذاشته خواهد شد. اما گفته میشود قیمت اصلی آن چیزی معادل ۴۷٫۵ میلیون پوند خواهد بود. شش ماه پیش همین شرکت جواهر سازی انگشتر الماس نارنجی رنگی را با قیمت ۲۱ میلیون پوند به فروش رساند که در نوع خود صاحب رکورد شد. گفتنی است در این حراجی جدید علاوه بر جواهر زیبای یاد شده انواع گردن آویز و انگشتر با نگین های الماس نایاب نیز به فروش خواهد رسید.



 



name %



 



 



name %



 



 



name %



 



زیباترین انگشتر زنانه دنیا را ببینید +تصاویر

آفتاب گیری خانم برهنه در کاخ دادگستری! +عکس


آفتاب گیری خانم برهنه در کاخ دادگستری! +عکس



اینکه خانمی اتاق کارش را به محلی برای آفتابگیری تبدیل نماید جای سوال و تعجب است.



اینکه خانمی اتاق کارش را به محلی برای آفتابگیری تبدیل نماید جای سوال و تعجب است. تعجب برانگیزتر این است که این کار عادت روزانه یک خانم قاضی است  که در اتاق را می بندد و هیچ مراجعه کنده ای را هم به داخل راه نمی دهد.



 



name %



 



این خانم قاضی که باید روزانه در خدمت مراجعه کنندگان باشد ساعتی از کارش را صرف آفتابگیری جلوی پنجره اتاقش می نماید. خانم ۳۵ ساله به نام  "انیسا بیلاجاک" اهل بوسنی و هرزگویین که بعنوان قاضی به جامعه خدمت می نماید هنگامی که اخرین بار در حال افتابگیری در محل کارش بود تعدادی از همسایگان روبروی ساختمان دادگستری از این لحظه عکس گرفتند و در فضای مجازی منتشر نمودند. هر چند این کار خانم اعتراضاتی را در پی داشت و تا مرحله اخراج او منجر شد اما دادگاه عالی بوسنی قلم عفو بر جرم او کشید و با ادامه مجدد کارش موافقت نمود.




اخبار گوناگون – دیلی خبر







آفتاب گیری خانم برهنه در کاخ دادگستری! +عکس

فال امروز سه شنبه 9 اردیبهشت ۹۳ + فال حافظ


فال امروز سه شنبه ۹ اردیبهشت ۹۳ + فال حافظ



name %



فال روز سه شنبه ۹ اردیبهشت ۹۳ + فال حافظ



طالع بینی و فال روزانه مجله اینترنتی صدای ایران ـ فال روز سه شنبه ۲۹ آوریل ۲۰۱۴ + فال حافظ



کلیه فال ها به منظور سرگرمی شما در سایت قرار داده شده است امیدواریم شما نیز با همین دید به آنها نگاه کنید

فال ، فال امروز شما ، طالع بینی روزانه برای دیدن فال امروز خود ماه تولد خود را در فال مربوط به امروز ببینید.این صفحه همه روزه (حتی ایام تعطیل) تجدید می شود و شما میتوانید با مراجعه روزانه به همین صفحه، فال روزانه و دیگر اطلاعات ضروری مندرج را مشاهده نمایید.



 



فال روز متولدین فروردین:
خانمهای متولد این ماه اغلب مورد تقلید اطرافیان هستند و درضمن حرفها و نظرات شان برای بعضیها حکم سند را دارد . کسی در خانواده تان از دست شما دلگیر است، سعی کنید دل او را بدست بیاورید
حافظ:
چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم باده از خون رزان است نه از خون شماست

این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست

تعبیر:همه ی سیاهی ها و تباهی ها از بین خواهد رفت. از دوستان ریاکار در رنج و عذاب به سر می بری اما با صداقت و صفای دل و ایمان، زندگی خوبی خواهی داشت


 



فال روز متولدین اردیبهشت:
ناآرامی و سر گشتگی بعضی از متولدین این ماه را باید بحساب دوری از عزیزان، اصولا" دورافتادن از گذشته ها و خاطرات شیرینی که زندگی شان را دربر گرفته بود گذاشت، در مجموع متولدین این ماه آدمهای عاطفی، پابند گذشته و مسائل بسیار عاطفی هستند و بهمین سبب خیلی از دختر خانمهای متولد این ماه تا سالهای سال بدلیل دست نیافتن به ایده آلها ازداوج نمی کنند، خیلی از مردها تا پایان عمر وصلتی را نمی پذیرند.
حافظ:
هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند بر آتش تو بجز جان او سپند مباد

شفا ز گفته شکرفشان حافظ جوی که حاجتت به علاج گلاب و قند مباد

تعبیر:آسوده و مطمئن به انجام کاری که در نظر داری بپرداز زیرا به موفقیت بزرگی دست خواهی یافت. از طعنه ی سرزنش کنندگان و کینه ی دشمنان به زودی خلاص خواهی شد.


 



فال روز متولدین خرداد:
اطرافیان متولد این ماه را دو گروه متفاوت تشکیل میدهند، آدم هایی که قدرشناس و رفیق و همراه هستند و آدم هایی که فقط به جنبه های مادی و برداشت شخصی خود اهمیت میدهند و در اصل این گروه دارای خصوصیات یک همراه، شریک و همکار خوب نیستند و باید تنها به همکاری موقت با آنها اندیشید.
حافظ:
بیا که هاتف میخانه دوش با من گفت که در مقام رضا باش و از قضا مگریز

میان عاشق و معشوق هیچ حال نیست تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

تعبیر:زندگی بدون عشق، پوچ و تو خالی و غیر قابل تحمل است. دوستان خود را بیازما تا میزان صدق و درستی آنها بر تو مسلم شود. با کسانی که ادعای دوستی و محبت دارند معاشرت نکن. به آنچه داری قانع باش و زیاده طلبی را رها کن. غرور و خودخواهی را از خود دور کن.


 



فال روز متولدین تیر:
درصدی از متولدین این ماه در زندگی زناشوئی باشانس بلندی همراهند و برخی نیز در سالهای پیری با نامرادی و شکست عاطفی روبرو میشوند. اما آنچه که مسلم است امروز، خبر خوشی برای همه ی متولدین این ماه خواهد بود.
حافظ:
شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد که چند سال به جان خدمت شعیب کند

ز دیده خون بچکاند فسانه حافظ چو یاد وقت زمان شباب و شیب کند

تعبیر:تا زمانی که اراده ی خود را محکم نکنی به مقصود نخواهی رسید. امید به خداوند تو را یاری خواهد کرد. شک و تردید را از دل خود بیرون کن. هرچه پیش آید خیر تو در آن است


 



فال روز متولدین مرداد:
آنچه اینروزها سبب هیجانات و شلوغی هائی در زندگی خیلی از متولدین این ماه شده، در اصل مقدمه حوادث آینده است که خوشبختانه بیشتر آن مثبت و سازنده خواهد بود.
حافظ:
جگر چون نافه‌ام خون گشت کم زینم نمی‌باید جزای آن که با زلفت سخن از چین خطا گفتیم

تو آتش گشتی ای حافظ ولی با یار درنگرفت ز بدعهدی گل گویی حکایت با صبا گفتیم

تعبیر:با درایت و کمک از دوستان خوب می توانی مشکلات را از پیش روی خود بر داری. سعی کن که دچار اشتباه نشوی و به پند و اندرز ناصحان مشفق عمل کنی. بیهوده مشکلات را به گردن این و آن نینداز. دو دل و مردد نباش. در تصمیم گیری ها عاقلانه فکر کن.


 



فال روز متولدین شهریور:
شرکت در یک میهمانی سبب میشود بسیاری از متولدین این ماه چهره واقعی گروهی از اطرافیان خود را بشناسند و باصطلاح با چنین شناسائی برای آینده خود تصمیم منطقی بگیرند. در این میان بعضی سوءتفاهمات که میان آشنایان کدورت و دلگیری بوجود آورده بود با حوادث تازه برطرف میشود و حتی بین گروهی از عروسها و مادر شوهرها روابط بسیار صمیمانه ای بوجود میاید.
حافظ:
خوش برآ با غصه‌ای دل کاهل راز عیش خوش در بوته هجران کنند

سر مکش حافظ ز آه نیم شب تا چو صبحت آینه رخشان کنند

تعبیر:موقعیت را غنیمت بدان و از آن استفاده کن. رنج و مصیبت، عاقبت به خوشی خواهد انجامید. نا امیدی را از خود دور کن تا به مقصود برسی.


 



فال روز متولدین مهر:
امروز ریسک برای متولدین این ماه با نتایج خوب همراه است، البته این ریسک در زمینه های خرید و فروش و اقداماتی برای تغییر و تحول در کسب و کار با پیش بینی های منطقی حتما" توام با موفقیت خواهد بود
حافظ:
هر نقش که دست عقل بندد جز نقش نگار خوش نباشد

جان نقد محقر است حافظ از بهر نثار خوش نباشد

تعبیر:بخت و اقبال با تو مساعد است. در زندگی قدر دوستان را بدان زیرا بدون آنها زندگی غم انگیز و دشوار می گذرد.


 



فال روز متولدین آبان:
توقع عزیزان و دوستان و آشنایان از متولدین این ماه همیشه زیاد است، البته چنین روحیه ای تنها بدلیل امکانات و فداکاریهای متولدین این ماه بوجود آمده است، بسیاری از پدر و مادرها که فرزندی متولد این ماه دارند خوشبخت هستند و درضمن فرزندانی هم که پدارانی متولد این ماه دارند در صف خوشبخت ها قرار دارند.
حافظ:
ننگرد دیگر به سرو اندر چمن هر که دید آن سرو سیم اندام را

صبر کن حافظ به سختی روز و شب عاقبت روزی بیابی کام را

تعبیر:زندگی را با خوشی و خرمی بگذران و غم و اندوه روزگار را نخور. دیگران را محرم اسرار خود نکن زیرا دچار دردسر و گرفتاری می شوی. خوشبین و امیدوار باش زیرا سرانجام به آرزوی خود خواهی رسید


 



فال روز متولدین آذر:
از همدردی دیگران احساس رضایت خاطر می کنید. احساس می کنید بار سنگینی از مشکلات را بر دوش می کشید. با این حال شما از آرمان ها و اهداف خود دست نمی کشید و با انعطاف پذیری و سازگاری کامل بر دشواری ها غلبه خواهید کرد.
حافظ:
جمع کن به احسانی حافظ پریشان را ای شکنج گیسویت مجمع پریشانی

گر تو فارغی از ما ای نگار سنگین دل حال خود بخواهم گفت پیش آصف ثانی

تعبیر:قدر لحظات عمر خود را بدان و آن ها را به راحتی از دست نده. راز خود را با نامحرمان در میان نگذار تا دچار دردسر و حسادت دیگران نشوی. برای رسیدن به هدف باید تلاش کنی. مراقب کارهای خود باش و با تعقل و تفکر و صبر و آرامش کار کن تا با سهل انگاری خود را دچار انحراف و شکست نکنی و پشیمان نشوی


 



فال روز متولدین دی:
اغلب مجردهای این ماه در آستانه تصمیم گیری برای ادامه تحصیل، گذراندن دوره تخصصی و یا آغاز زندگی زناشوئی هستند، در میان آنها بعضی نیز گرفتار عشق پرشور ولی هنوز نامعلومی شده اند که اگر بموقع در سر و سامان دادن به آن همت نکنند مسلما" با بن بست ها و دردسرهائی روبرو میشوند
حافظ:
داور دارا شکوه‌ای آن که تاج آفتاب از سر تعظیم بر خاک جناب انداختی

نصره الدین شاه یحیی آن که خصم ملک را از دم شمشیر چون آتش در آب انداختی

تعبیر:به زودی به آرزوی خود می رسی و سعادت و نیکبختی بر زندگی ات سایه خواهد افکند و این حاصل رنج و زحمتی است که تحمل کرده ای. قدر لحظات زندگی را بدان و شکر خداوند را به جای آور


 



فال روز متولدین بهمن:
فرد مورد علاقه متولدین این ماه خیلی روی رفتار و اخلاق مهربان و انسانی شان حساب میکند. اگر دلیل خستگی و مشغله و غیره، این رفتار تغییر کند مسلما" این روابط را بهم میریزد.
حافظ:
داور دارا شکوه‌ای آن که تاج آفتاب از سر تعظیم بر خاک جناب انداختی

نصره الدین شاه یحیی آن که خصم ملک را از دم شمشیر چون آتش در آب انداختی

تعبیر:به زودی به آرزوی خود می رسی و سعادت و نیکبختی بر زندگی ات سایه خواهد افکند و این حاصل رنج و زحمتی است که تحمل کرده ای. قدر لحظات زندگی را بدان و شکر خداوند را به جای آور


 



فال روز متولدین اسفند:
هماهنگ شدن دو نسل در میان متولدین این ماه همیشه آسان بوده، یعنی پدر و مادرها با بچه ها خیلی خوب کنار آمده اند و همین مسئله سبب شده تفاهم و دوستی بسیار در جمعشان باشد. با اینحال گروه اندکی از متولدین این ماه در مورد بچه هایشان به بن بست رسیده اند، یعنی قدرت کنترل آنها را از دست داه اند، باید کمی صبورانه تر در این روزها با فرزندان روبه رو شد.
حافظ:
خوش برآ با غصه‌ای دل کاهل راز عیش خوش در بوته هجران کنند

سر مکش حافظ ز آه نیم شب تا چو صبحت آینه رخشان کنند

تعبیر:موقعیت را غنیمت بدان و از آن استفاده کن. رنج و مصیبت، عاقبت به خوشی خواهد انجامید. نا امیدی را از خود دور کن تا به مقصود برسی



فال امروز سه شنبه 9 اردیبهشت ۹۳ + فال حافظ

۱۳۹۳ اردیبهشت ۹, سه‌شنبه

ترکیب تیم ملی در جام جهانی لو رفت!


ترکیب تیم ملی در جام جهانی لو رفت!



name %



رویترز ترکیب احتمالی تیم ملی ایران برای رقابت‌های جام ‌جهانی ۲۰۱۴ برزیل را تشریح کرد.



خبرگزاری رویترز در گزارشی ترکیب ۲۳ نفره احتمالی تیم ملی فوتبال ایران برای رقابت‌های جام‌جهانی ۲۰۱۴ برزیل را اعلام کرد:


 دروازه‌بانان:

رحمان احمدی (سپاهان)، سن: ۳۳؛ ۱۰ بازی ملی. وی اولین انتخاب ایران برای حضور درون دروازه بود اما برای قرار گرفتن در این پست تحت فشار قرار گرفته است. وی در تمام دوران حرفه‌ای‌اش در زادگاهش و در تیم سپاهان بازی کرد. حرکت فوق‌العاده وی در آخرین بازی ایران در مرحله گروه رقابت‌های مقدماتی مقابل کره‌جنوبی، صعود ایران به این رقابت‌ها را قطعی کرد.


دنیل داوری (اینتراخت برانشوایگ)؛ سن: ۲۶، ۳ بازی ملی. وی یکی از بازیکنان کی‌روش است که در خارج از ایران متولد شده است. وی پسر پدری ایرانی و مادری لهستانی است. داوری که در آلمان متولد شده در اولین بازی خود در رقابت‌های مقدماتی جام ملت‌های آسیا و پیروزی ایران مقابل تایلند در ماه نوامبر دروازه‌اش را بسته نگه داشت. او فارسی صحبت نمی‌کند اما با احمدی برای قرار گرفتن درون دروازه ایران رقابت می‌کند.


علیرضا حقیقی (اسپورتینگ کوویلا؛ به صورت قرضی از روبین کازان)، سن: ۲۶، ۶ بازی ملی. وی پس از مهار ضربه پنالتی علی دایی، اسطوره فوتبال ایران به دروازه‌بان ثابت پرسپولیس تبدیل شد. حقیقی در سال ۲۰۱۲ به روبین کازان ملحق شد اما نتوانست جای ثابتی در ترکیب این تیم به دست آورد و به صورت قرضی به باشگاه سابقش بازگشت و اکنون در اسپورتینگ کوویلا در لیگ دوم پرتغال بازی می‌کند.


مدافعان:

پژمان منتظری (ام صلال)، سن: ۳۰، ۱۹ بازی ملی. مدافع راستی که در تیم کی‌روش در ترکیب اصلی قرار گرفت و در سه بازی رقابت‌های مقدماتی جام‌جهانی که ایران بدون دریافت یک گل به پیروزی رسید، از یازده نفر اصلی ایران درون زمین بود. برادر این بازیکن در تیم ملی راگبی ایران بازی می‌کند.





استیون «مهرداد» بیت‌آشور (ونکوور وایتکپس)، سن: ۲۷، ۴ بازی ملی. مدافع متولد کالیفرنیا برای بازی دوستانه مقابل مکزیک در سال ۲۰۱۲ به تیم ملی آمریکا دعوت شد اما بازی نکرد و در عوض یک سال بعد در رقابت‌های مقدماتی جام ملت‌های آسیا مقابل تایلند برای ایران به میدان رفت. وی که پدر و مادری ایرانی دارد، در تیم ملی ایران پذیرفته شد و انتظار می‌رود برای قرار گرفتن در ترکیب اصلی رقیب منتظری باشد.


جلال حسینی (پرسپولیس)، سن: ۳۲، ۸۴ بازی ملی. صخره‌ای در قلب خط دفاعی ایران که با عملکرد فوق‌العاده‌اش چهارمین حضور ایران در رقابت‌های جام‌جهانی را رقم زد. وی همچنین در ضربات ایستگاهی می‌تواند تهدیدی در  خط حمله ایران باشد. حسینی گل اول ایران مقابل تایلند در رقابت‌های مقدماتی جام ملت‌های آسیا را در اکتبر به ثمر رساند و باید مهار شود.


خسرو حیدری (استقلال)، سن: ۳۰، ۴۶ بازی ملی. یک بازیکن دفاعی راست دیگر که در رقابت‌های مقدماتی جام‌جهانی نقش زیادی داشت. این بازیکن باتجربه برای ۶ باشگاه مختلف در ایران بازی کرده است.


مهرداد پولادی (پرسپولیس)، سن: ۲۷، ۱۷ بازی ملی. کی‌روش اولین بازی ملی را در پیروزی یک بر صفر ایران مقابل ماداگاسکار به وی تقدیم کرد و به او را در خط هافبک و دفاع چپ بازی داد. وی در سال ۲۰۱۲ پس از ضربه‌ای که به دلیل عصبانیت از تعویض در نیمه اول یکی از بازی‌های لیگ ایران به در شیشه‌ای زد، روی انگشتش عمل جراحی انجام داد.


امیر صادقی (استقلال)، سن: ۳۲، ۱۲ بازی ملی. یک مدافع قدرتمند دیگر که کی‌روش در سال ۲۰۱۳ پس از غیبتی ۶ ساله به تیم ملی بازگرداند. وی در دو بازی مقدماتی آخر برای ایران به میدان رفت و به نظر می‌رسد در نظر دارد روی هماهنگی‌اش با جلال حسینی در برزیل کار کند. یک تهدید هجومی مفید در ضربات ایستگاهی، وی اولین گل ایران در رقابت‌های مقدماتی جام ملت‌های آسیا مقابل لبنان در نوامبر را به ثمر رساند.


هاشم بیک‌زاده (استقلال)، سن: ۳۰، ۱۶ بازی ملی. یک مدافع چپ قوی که او هم به اندازه کافی تحرک دارد که بتواند در مرکز خط دفاعی یا در خط میانی زمانی که لازم باشد، به میدان برود. تنها گل او برای ایران گل پیروزی بخش در فینال رقابت‌های غرب آسیا ۲۰۰۷ مقابل عراق بود.


احسان حاج‌صفی (سپاهان)، سن: ۲۴، ۵۶ بازی ملی. یک مدافع پرتحرک دیگر در تیم کی‌روش که در گذشته کاپیتان تیم ملی هم بوده. یک متخصص خطرناک در ضربات ایستگاهی با توانایی ارسال پاس‌های فوق‌العاده و ضربه با پای چپ. وی همچنین می‌تواند پاس‌های بلند به درون محوطه جریمه حریف ارسال کند.


هافبک‌ها:

جواد نکونام (الکویت)، سن: ۳۳، ۱۳۹ بازی ملی. کاپیتان و بازی ساز تیم ملی ایران که پس از رقابت‌های جام‌جهانی ۲۰۰۶ آلمان دومین حضورش را در این مسابقات تجربه خواهد کرد. متخصص ضربات ایستگاهی با حضور در اوساسونا پس از جام‌جهانی ۲۰۰۶ اولین ایرانی نام گرفت که در لالیگای اسپانیا به میدان رفته است.


آندرانیک تیموریان (استقلال)، سن: ۳۱، ۷۶ بازی ملی. هافبک دفاعی قدرتمندی که مدت‌ها حضوری ثابت در ترکیب تیم ملی داشت و در رقابت‌های جام‌جهانی ۲۰۰۶ و مسابقات آسیایی ۲۰۰۷ و ۲۰۱۱ به میدان رفت. وی پیش از بازگشت به ایران در تیم‌های فولام، بارنزلی و بولتون واندررز انگلیس بازی کرد. همکار نکونام در خط میانی.


اشکان دژاگه (فولام)، سن: ۲۸، ۱۱ بازی ملی. وی در تهران متولد شد اما در سنین کودکی به آلمان مهاجرت کرد. وی برای تیم‌های اروپایی در سطح نوجوانان بازی کرد. دژاگه از سوی کی‌روش برای رقابت‌های مقدماتی جام‌جهانی مقابل قطر در فوریه ۲۰۱۲ به میدان رفت و در اولین بازی خود دو گل به ثمر رساند. دژاگه هافبکی باهوش است که در آگوست ۲۰۱۲ به فولام پیوست.


مسعود شجاعی (لاس‌پالماس)، سن: ۳۰، ۴۹ بازی ملی. یک هافبک با استعداد و باتجربه دیگر. شجاعی معمولا در ترکیب اصلی بوده و از سمت چپ در سیستم ۴-۲-۳-۱ حمله می‌کند. وی در جام‌جهانی ۲۰۰۶ برای ایران بازی کرد و سپس به اوساسونا پیوست تا به نکونام در اسپانیا ملحق شود اما دوران خوب وی پس از مصدومیت رو به پایان گذاشت.


علیرضا جهانبخش (نایمخن)، سن: ۲۰، ۴ بازی ملی. هافبک راست که حضور در سطح ملی را مقابل تایلند در اکتبر آغاز کرد اما هواداران به اندازه کافی در چهار بازی از وی حمایت کردند تا انتظار داشته باشیم او در برزیل در ترکیب اصلی قرار بگیرد. جهانبخش همچنین می‌تواند در میانه میدان بازی کند و رکورد گلزنی قدرتمندی دارد. وی در ایران در ۲۶ بازی هشت گل برای داماش به ثمر رساند و سپس به هلند سفر کرد.


بختیار رحمانی (فولاد)، سن: ۲۲، سه بازی ملی. یک هافبک جوان که از سطح نوجوانان رشد کرد تا به ترکیب تیم کی‌روش راه یافت. وی در سمت راست خط میانی بازی می‌کند اما می‌تواند از هر دو پایش استفاده کند. بازیکنی برای آینده و پشتیبانی برای تیم.


مجتبی جباری (الاهلی)، سن: ۳۰، ۲۹ بازی ملی. یک هافبک راست پا با قدرت پاسکاری زیاد که کی‌روش در سال ۲۰۱۱ پس از غیبتی سه ساله او را درسطح ملی بازی داد. جباری یک متخصص ضربات ایستگاهی است که دچار مصدومیت‌هایی شد و امید دارد که پس از از دست دادن رقابت‌های ۲۰۰۶ به دلیل مصدومیت این بار حضور در جام‌جهانی را تجربه کند.


قاسم حدادی‌فر (ذوب‌آهن)، سن: ۳۰، ۱۵ بازی ملی. هافبک میانی که پس از یک سال غیبت در دیداری دوستانه مقابل گینه در ماه مارس به ترکیب اصلی تیم ملی ایران بازگشت. وی در کنار برادرش علیرضا در تیم ذوب‌آهن ایران بازی می‌کند.


یعقوب کریمی (سپاهان)، سن: ۲۲، ۶ بازی ملی. هافبک هجومی جوان که حضور در تیم ملی را از سال ۲۰۱۲ تجربه کرد. وی در بازی‌های غرب آسیا برای ایران به میدان رفت و بیشترین استفاده را مقابل تیم‌های ضعیف برد تا چهار گل به ثمر برساند. احتمال زیادی برای حضور وی در ترکیب اصلی در رقابت‌های جام‌جهانی با وجود رقابت سخت در پست هافبک هجومی وجود ندارد.


مهاجمان:

رضا قوچان‌نژاد (چارلتون)، سن: ۲۶، یازده بازی ملی. وی در ایران متولد شد اما در کودکی به هلند مهاجرت کرد. کی‌روش تصمیم گرفت که پس از بازی وی برای تیم نوجوانان و جوانان هلند قوچان‌نژاد را به تیم ملی ایران دعوت کند. وی در شروع بازی‌های ملی‌اش عملکردی فوق‌العاده به نمایش گذاشت و ۹ گل در یازده بازی اول خود به ثمر رساند از جمله گل حساس مقابل کره‌جنوبی.


محمدرضا خلعتبری (پرسپولیس)، سن: ۳۰، ۵۸ بازی ملی. یک مهاجم با تجربه و باهوش که اخیرا برای حضور در ترکیب اصلی زیر نظر کی‌روش تقلای زیادی کرد. دیگو مارادونای آرژانتینی دو سال پیش در اولین فصل حضورش در باشگاه الوصل امارات، وی را به تیمش دعوت کرد.


کریم انصاری‌فرد (پرسپولیس، به صورت قرضی در تراکتورسازی)، سن ۲۴، ۳۹ بازی ملی. وی در سن ۱۹ سالگی اولین بازی ملی‌ خود را انجام داد و در دیدار دوستانه مقابل ایسلند گل پیروزی بخش تیمش را به ثمر رساند. وی که او را در ابتدا علی دایی بعدی ایران (رکورددار گل‌های زده ایران و کاپیتان سابق ایران) می‌دانستند اما زیر نظر کی‌روش به یک نیمکت‌نشین تبدیل شد و نتوانست به بلوغ برسد.





 اخبار ورزشی – فارس

 



ترکیب تیم ملی در جام جهانی لو رفت!

دیدار سیدهادی خامنه‌ای با مادر زهرا رهنورد و فرزندان میرحسین موسوی


دیدار سیدهادی خامنه‌ای با مادر زهرا رهنورد و فرزندان میرحسین موسوی



name %



سیدهادی خامنه‌ای – دبیرکل مجمع نیروهای خط امام(ره) – به همراه جمعی از اعضای سازمان جوانان این مجمع، با خانم نواب صفوی مادر زهرا رهنورد دیدار کردند.



به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی مجمع نیروهای خط امام، در این دیدار که فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد و سایر اعضای خانواده وی نیز حضور داشتند، گزارشی از وضعیت پزشکی و درمان والدین خود و نیز شرایط حصر آن‌ها به سیدهادی خامنه‌ای ارائه و نسبت به وضعیت سلامتی آن دو ابراز نگرانی شد.


سیدهادی خامنه‌ای ضمن ابراز تأسف نسبت به تداوم حصر، این وضعیت را ناخوشایند خواند و ابراز امیدواری کرد که در سایه صبر، مقاومت و پافشاری بر آرمان‌های امام (ره) و بازگشت به اصول اولیه انقلاب و تمکین به قانون اساسی و بویژه تکیه بر حقوق مردم، این حصر بزودی پایان یابد.


دبیرکل مجمع نیروهای خط امام در ادامه به بیان خاطراتی از میرحسین موسوی و زهرا رهنورد پرداخت.


رئیس پژوهشکده تاریخ اسلام، ریشه عمده مشکلات را در نا‌آشنایی مردم با حقوق اساسی خود دانست و افزود: تا زمانی که مردم با حقوق و تکالیف خود و نیز حقوق و تکالیف حاکمان آشنا نباشند و هم مردم و هم مسئولان نسبت به حقوق و تکالیفشان تعهد لازم را نداشته باشند، نارسایی تداوم خواهد داشت. مقام‌پرستی و دنیاگرایی، هوا و هوس و تضییع حقوق شهروندان هنگامی زمینه رشد در جامعه پیدا می‌کند که تک تک شهروندان و مسئولان به حقوق و تکالیف خودشان مقید و متعهد نباشند.


وی همچنین با بیان اینکه "عده‌ای هستند که منفعتشان در تداوم فضای خشونت‌آمیز، حبس‌ها و حصر‌ها یا اتفاقاتی شبیه اتفاقات اخیر بند ۳۵۰ اوین است"، در مقایسه‌ای، به تشابه نقش صهیونیست‌ها در تندروی‌های گاه‌گاه دولت آمریکا و کند کردن روند عادی‌سازی روابط بین ایران و آمریکا و نقش تندرو‌ها در بحرانی نگه داشتن فضای جامعه پرداخت.


مادر زهرا رهنورد نیز در این دیدار ضمن تشکر از سیدهادی خامنه‌ای و همراهان وی، به بیان توصیفاتی از فرزند و داماد خود و نیز خاطراتی از آنها پرداخت.


وی صحبت‌های خود را با این شعر از حافظ به پایان برد: شکر خدا که هرچه طلب کردم از خدا / بر مُنتهای همت خود کامران شدم 



اخبار سیاسی – ایسنا



دیدار سیدهادی خامنه‌ای با مادر زهرا رهنورد و فرزندان میرحسین موسوی

امشب؛ رئيس‌جمهور چه خواهد گفت؟



امشب؛ رئیس‌جمهور چه خواهد گفت؟



 



 



اخبار سیاسی -  امشب؛ سخن رییس‌جمهوری با مردم در «سیما»



name %



معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رییس‌جمهوری روز گذشته خبر داد که قرار است امشب (سه‌شنبه) سومین گفت‌وگوی زنده تلویزیونی حسن روحانی، رییس‌جمهوری کشورمان با مردم به‌طور زنده پس از بخش خبری ساعت ۲۱ از شبکه یک سیما انجام شود.



 هرچند شاید پرویز اسماعیلی که به‌تازگی در این پست قرار گرفته است، باید به پیوست صحبت‌هایش می‌گفت؛ البته اگر اتفاق غیرمنتظره‌ای نیفتد و به‌یکباره رییس رسانه‌ملی مانع پخش برنامه زنده حسن روحانی نشود. گفت‌وگوی مستقیم رییس‌جمهوری با مردم امشب درحالی قرار است انجام شود که «حسن روحانی» این‌روز‌ها زیر آتش سنگین توپخانه تخریب رقیب قرار دارد. در تازه‌ترین مورد، برخی که تب فیلمسازی‌شان با آمدن حسن روحانی به کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری با ساخت فیلم «دروغ یک کاندیدا» گرم شده بود، حالا با حمایت صداوسیما به‌دنبال اکران جدید‌ترین فیلمشان – «من روحانی هستم» – هستند؛ فیلمی که علی لاریجانی رییس‌مجلس آن را «دروغی بزرگ به تاریخ» خوانده است. اما نکته جالب‌توجه این است که صدا‌وسیما هم به پخش این دروغ‌افکنی دامن می‌زند.



 



شاید اگر بخش‌هایی از «من روحانی هستم» از برنامه‌های خبری صدا‌وسیما پخش نمی‌شد این مستند تا این اندازه سروصدا به‌پا نمی‌کرد. حالا قرار است خود «حسن روحانی» امشب در قاب تصویر با مردم سخن بگوید. «من سپیده را می‌بینم»؛ بخش پایانی صحبت‌های امیدبخش حسن روحانی در اولین گفت‌وگوی زنده تلویزیونی‌اش با مردم بود؛ سپیده‌ای که باید دید زیربار حاشیه‌سازی‌ها تا کی دوام می‌آورد. و اما «عذرخواهی بابت درانتظارماندن مردم پای تلویزیون‌» جمله پایانی را در دومین برنامه گفت‌وگو‌ی زنده‌ رییس‌جمهوری به خود اختصاص داد. ۱۶بهمن‌ماه سال گذشته پس از پخش خبر ساعت ۲۱ به‌جای برنامه زنده رییس‌جمهوری به‌یکباره سریال «عصر پاییزی» روی آنتن رفت. چیزی نگذشته بود که خبرگزاری جمهوری اسلامی «ایرنا» اعلام کرد که «عزت‌الله ضرغامی، رییس سازمان صدا‌وسیما مانع پخش زنده گفت‌وگوی تلویزیونی روحانی با مردم شد.»بالاخره پس از کش‌وقوس‌های فراوان با یک‌ساعت‌ونیم تاخیر و نزدیک به ساعت ۱۱ شب، مجوز برای پخش زنده برنامه رییس‌جمهوری صادر شد؛



 



مجوزی در هشت‌سال ‌ریاست محمود احمدی‌نژاد بر دولت به‌راحتی صادر می‌شد.  محمد‌رضا صادق، مشاور رسانه‌ای دولت پیش از این با بیان اینکه «علت تاخیر را باید از آقای ضرغامی جویا شوید» به «شرق» گفته بود: «آقایان با تحمیل نظرات و خواسته‌های خود امکان پخش برنامه در موعد مقرر را فراهم نکردند و در اطلاع‌رسانی‌ خلاف واقعیت، علت تاخیر را نقص فنی اعلام می‌کنند.»پس‌لرزه‌های پخش گفت‌وگوی تلویزیونی رییس‌جمهوری ادامه داشت. بلافاصله پس از اتمام برنامه گفت‌وگوی زنده حسن روحانی و در اولین ساعات بامداد ۱۷ بهمن‌ماه، عزت‌الله ضرغامی در نامه‌ای به رییس شورای نظارت بر سازمان صدا‌وسیما خواستار تعیین‌تکلیف درباره این موضوع (انتخاب مجریان برنامه از سوی رییس‌جمهوری) شد. چندروز بعد شورای نظارت اعلام کرد که این حق رسانه ملی است که مجریان را خود انتخاب کند اما باید درمورد گفت‌وگوهای سران قوا با مشورت با آنها مجریان انتخاب شوند. در واکنش به این سخن ضرغامی، «حسام‌الدین آشنا» مشاور رییس‌جمهوری و عضو شورای نظارت بر صدا‌وسیما گفت: «از نگاه مدیریت سازمان صداوسیما، این سازمان حق نظارت بر همه جهان، همه جامعه و همه قوای رسمی کشور را دارد، اما هیچ‌کس حق ندارد بر عملکرد این سازمان نظارت کند و شورای نظارت بر صداوسیما نیز جنبه تشریفاتی دارد.»نماینده رییس‌جمهوری در شورای نظارت بر صداوسیما افزود: «تاکنون تنها دو مورد از سوی رییس سازمان صداوسیما به شورای نظارت ارجاع شده است. مورد اول درخواست مبلغ سنگینی از سوی رییس سازمان صداوسیما از رییس‌جمهور علاوه بر بودجه رسمی این سازمان بوده است که با توجه به آنکه مبلغ مذکور معادل بودجه یک‌سال صداوسیما و علاوه بر آن بوده و برای تامین آن فرصتی دوماهه به دولت داده شده است، رییس‌جمهور این درخواست را برای بررسی به معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی و شورای نظارت بر صداوسیما ارجاع داده است.»



 



او مورد دوم را مساله ایجاد وقفه ۹۰دقیقه‌ای در مصاحبه زنده رییس‌جمهور دانست و گفت: «این اقدام توسط شخص رییس سازمان صداوسیما و با مدیریت مستقیم وی انجام شده است و بعد از آن، رییس سازمان صداوسیما موضوع را به شورای نظارت بر این سازمان ارجاع داده تا از ایشان دفاع شود. گویی این شورای نظارت برصداوسیما نیست، بلکه شورایی برای دفاع از صداوسیما مقابل قوای دیگر است.»آشنا افزود: «از نگاه رییس سازمان صداوسیما، شورای نظارت بر این سازمان جلسه‌ای تشریفاتی است که هر دوهفته یک‌بار برای گپ‌زدن و گعده‌کردن تشکیل می‌شود. انگار این شورای نظارت بر سازمان صداوسیما نیست، شورای نظارت صداوسیما بر رییس‌جمهور است!»حالا باید دید گفت‌وگوی سوم حاشیه‌های دوم را خواهد داشت یا خیر؛ گفت‌وگویی که به گفته معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رییس‌جمهوری مهم‌ترین مسایل داخلی کشور و بین‌المللی محور صحبت‌های حسن روحانی خواهد بود. «پرویز اسماعیلی» عنوان کرده که «این گفت‌وگو درباره مهم‌ترین مسایل مربوط به اقتصاد کشور از جمله رویکرد دولت در اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه‌ها، بخش دولت تولید، حمل‌ونقل و سلامت است.» همچنین معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رییس‌جمهوری گفته «رویکرد دولت درباره مسایل سیاست خارجی از جمله تعامل با کشورها و نهادهای بین‌المللی و همچنین مسایل فرهنگی از دیگرمحورهای سخنان رییس‌جمهوری از شبکه اول سیما با مردم است.»



 



به گفته اسماعیلی اجرای برنامه گفت‌وگوی زنده رییس‌جمهوری را یک مجری زن و یک مجری مرد از صدا‌وسیما برعهده خواهند داشت. هرچند او نامی از مجریان برنامه نبرده است. گفتنی است گفت‌وگوی تلویزیونی حسن روحانی همزمان از طریق شبکه سراسری رادیو ایران نیز پخش می‌شود. معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رییس‌جمهوری همچنین گفت: بیست‌وهفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران نیز امروز با حضور رییس‌جمهوری گشایش می‌یابد.
اخبار سیاسی – شرق



 




امشب؛ رئيس‌جمهور چه خواهد گفت؟

برای هر دکوراسیون چه لوستری انتخاب کنیم؟



برای هر دکوراسیون چه لوستری انتخاب کنیم؟



name %



لوستر جزو وسایلی است که علاوه  بر زیباسازی و نورپردازی، دکوراسیون خانه شما را هم چشم نوازتر خواهد کرد. اولین چیزی که برای انتخاب لوستر باید به آن توجه کنید، فضای مورد نظر شماست. این که وسعت فضای اتاق کم است یا زیاد، سقف آن اتاق بلند است یا کوتاه، آیا اتاق نشیمن شما سقف کاذب و چراغ هالوژن هم دارد یا نه، جزو نکات بسیار مهمی است که برای انتخاب لوستر، حتما باید به آن ها توجه کنید.




_ اگر فضای اتاق نشیمن شما کوچک است، بهتر است از لوسترهایی با شاخه ها و چراغ های کمتر استفاده کنید چرا که اگر لوستری با چراغ های زیاد انتخاب کنید در صورت اضافه بودن مجبورهستید برخی لامپ ها را باز کنید که نمای نازیبایی به لوستر شما می دهد.


_ در صورتی که سقف خانه تان چندان بلند نیست، بهتر است لوستر بلند و آویز انتخاب نکنید چرا که سقف خانه را کوتاه تر نشان می دهد. پس بهتر است مدل های سقفی را انتخاب کنید و در کنار آن یک چراغ دیوارکوب یا یک آباژور هماهنگ با طراحی لوسترتان انتخاب کنید. البته اگر تصمیم گرفتید بالای میز ناهارخوری تان لوستر نصب کنید، حتی در صورت کوتاه بودن سقف می توانید از مدل های آویز و بلند استفاده کنید تا نور تمام میز را روشن کند.


_ چیدمان و دکوراسیون خانه در انتخاب نوع لوستر بسیار مهم است مثلا اگر دکوراسیون شما سلطنتی یا سنتی است، بهتر است لوستر های کریستالی با طرح های کلاسیک انتخاب کنید یا اگر مبلمان استیل دارید لوستری انتخاب کنید که شاخه های آن در جهات مختلف طوری تنظیم شود که تمام قطعات مبلمان شما را به یک میزان روشن نشان بدهد. به طور کلی تعیین محل مناسب برای نصب لوستر بسیار مهم است و انتخاب محل نامناسب، می تواند کل دکوراسیون شما را تحت تاثیر قرار دهد.


_ همان قدر که لوستر برای اتاق نشیمن جذاب است برای اتاق خواب، نور لوسترها چندان دوست داشتنی نیست و قطعا شما ترجیح می دهید به جای آن، یک دیوارکوب کم نور یا یک آباژور داشته باشید.


_ رنگ لوسترها باید مطابق رنگ چیدمان دیگر لوازم منزل باشد اما از آن جا که شما لوستر را مانند پرده یا مبلمان زود به زود تعویض نخواهید کرد، سعی کنید رنگی انتخاب کنید که همیشه شیک و جدید به نظر برسد و با چند نوع دکوراسیون همخوانی داشته باشد.


_ علاوه بر رنگ خود لوستر رنگ چراغ ها و نحوه نورپردازی هم اهمیت فراوانی دارد و بهتر است از چراغ های آفتابی و مهتابی با رنگ های متفاوت استفاده کنید تا نور یک رنگ لوستر چشم تان را اذیت نکند و رنگ دکوراسیون منزل تان را هم تحت تاثیر قرار ندهد.


_ اگر لوستری انتخاب می کنید که حباب دارد، حواس تان باشد که از مدل هایی انتخاب کنید که حباب های استاندارد و معمول تری دارد تا در صورت شکستن یکی، بتوانید حباب آن را دوباره جایگزین کنید. دقت کنید که بدنه لوستری که انتخاب می کنید پیچیدگی های چندانی نداشته باشد تا از شر دردسر تمیز کردن انحناهای پر پیچ  و خم آن در امان باشید.


منبع : khorasannews.com








برای هر دکوراسیون چه لوستری انتخاب کنیم؟

"من روحانی هستم" چیست و چه می‌گوید؟!


"من روحانی هستم" چیست و چه می‌گوید؟!




خبرگزاری تسنیم: "من روحانی هستم"؛ مستندی که این روزها خبرساز شده و همه نگاه‌ها و توجهات را به خود جلب کرده است؛ مستندی که روایتی است از زندگی حجت‌الاسلام حسن روحانی؛ از تولد تا انقلاب؛ از انقلاب تا…!



 





به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، "من روحانی هستم" نام مستندی است که این روزها بسیار حاشیه‌ساز شده است؛ مستندی تاریخی که گزیده‌هایی از نقاط برجسته زندگی انقلابی، سیاسی، اجرایی و … حجت‌الاسلام حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران را روایت می‌کند.



 



این مستند که توسط «گروه چندرسانه‌ای شفق» تولید شده است، براساس کتاب خاطرات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و کتاب خاطرات حجت‌الاسلام حسن روحانی، مصاحبه با مسئولان وقت، مصاحبه با فعالان سیاسی، منابع مکتوب، مصاحبه با سران اروپایی و جراید و سایر منابع ساخته شده است.



بنا بر اعلام «گروه چندرسانه‌ای شفق»، کتاب خاطرات حسن روحانی ۴۴ درصد، کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی ۲۰ درصد، مصاحبه با فعالان سیاسی ۱۲ درصد، منابع مکتوب شامل کتاب‌های "مک‌فارلین با چشم باز" و "چهل تدبیر" 8 درصد، مصاحبه با مسئولان وقت ۷ درصد، مصاحبه با سران اروپایی ۵ درصد و جراید ۴ درصد منابع مورد استفاده در ساخت مستند "من روحانی هستم" را تشکیل می‌دهند.



زندگی شخصی و مبارزاتی حسن روحانی ازجمله بخش‌های مستند "من روحانی هستم" است. این بخش از زندگی حسن روحانی بر اساس کتاب خاطرات حسن روحانی، روزنامه شرق و مصاحبه‌های تصویری و فیلم‌های آرشیوی حسن روحانی روایت می‌شود.



این مستند به روایت دوران ریاست حسن روحانی بر شورای نظارت بر صدا و سیما براساس کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی (سال ۶۲) می‌پردازد و همچنین ماجرای مربوط به مخالفت ۹۹ نفر از نمایندگان وقت مجلس با نخست‌وزیری میرحسین موسوی و نقش حسن روحانی در این زمینه را براساس آرشیو روزنامه مردم‌سالاری و روزنامه ابتکار روایت می‌کند.



نقش حسن روحانی در ماجرای "مک‌فارلین" نیز بر پایه کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی، کتاب مک‌فارلین با چشم باز، مصاحبه‌های تصویری هاشمی رفسنجانی، کتاب چهل تدبیر و روزنامه النهار روایت شده و ماجرای «مجمع عقلا» هم براساس مصاحبه‌های تصویری حسن روحانی، هاشمی رفسنجانی و محسن رضایی بازخوانی می‌شود.



فتنه ۱۸ تیر ۷۸ نیز در این مستند بازخوانی می‌شود. این بخش نیز مستند به مصاحبه‌های تصویری حسن روحانی، علیرضا زاکانی، محمدعلی ابطحی و سیدمرتضوی نبوی است.



بخش دیگر این مستند روایتی است از مذاکرات هسته‌ای در دولت خاتمی که ریاست تیم ایرانی به‌عهده حسن روحانی قرار داشت. مستند «IRAN & WEST» تولید بی‌بی‌سی انگلیسی، مصاحبه‌های تصویری سیدمحمد خاتمی، محمدجواد ظریف و حسین موسویان و نیز فیلم‌های آرشیوی حسن روحانی منابع استفاده شده در این بخش هستند.



آغازگر مستند، ماجرای "مک‌فارلین" است؛ مشاور عالی امنیت ملی رئیس جمهور وقت آمریکا که ۴ خرداد سال ۶۵ در رأس یک هیئت دیپلماتیک آمریکایی و با پاسپورت جعلی ایرلندی و با یک هواپیمای اروپایی که خدمه‌ای ایرلندی داشت، وارد تهران پایتخت ایران شد.



مک‌فارلین به‌همراه خود کیکی با نماد «کلید» و انجیلی را که توسط «ریگان» رئیس جمهور وقت آمریکا امضا شده بود، به‌عنوان هدیه آورده بود و هواپیمای وی نیز حامل سلاح‌هایی بود که گویا مورد نیاز آن روزهای جمهوری اسلامی ایران بود. (کتاب مک‌فارلین با چشم باز)



این مستند روایت می‌کند که «رابرت مک‌فارلین» مشاور عالی امنیت ملی رئیس جمهور وقت آمریکا ابتدا خواستار دیدار با رئیس جمهور ایران می‌شود تا پیام رئیس جمهور آمریکا را تسلیم وی کند اما رئیس جمهور ایران ملاقات را نمی‌پذیرد. مک‌فارلین سپس درخواست می‌کند که با نخست‌وزیر و یا رئیس مجلس ایران دیدار کند. (کتاب مک‌فارلین با چشم باز)



این اکبر هاشمی رفسنجانی است که وارد ماجرا می‌شود و به حسن روحانی مأموریت می‌دهد که در کنترل سلاح‌های موجود در هواپیمای فرودآمده در فرودگاه قلعه‌مرغی و نیز اداره مسائل سیاسی و مذاکرات با هیئت آمریکایی همکاری کند. (کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی)



مستند اینجا فلاش‌بک می‌خورد و به گذشته تاریخ سفر می‌کند؛ به هشتم آبان سال ۱۳۵۶؛ به مسجد ارک تهران؛ به مجلس گرامی‌داشت شهادت "حاج‌آقا مصطفی" پسر بزرگ امام خمینی و سخنرانی انقلابی حسن روحانی؛ سخنرانی مشهوری که روحانی در آن رهبر کبیر انقلاب را "ابراهیمِ زمان" می‌خواند و از حضرت آیت‌الله العظمی سید روح‌الله خمینی به‌عنوان "امام خمینی" یاد می‌کند. می‌گویند این اولین باری بوده که عنوان "امام" برای رهبر فقید انقلاب به کار برده شده و از آن روز به بعد این عنوان معروف و مشهور شد.



مستند باز هم به عقب‌تر برمی‌گردد؛ به نهم دی‌ماه سال ۱۳۲۷ که حسن روحانی در خانواده‌ای مذهبی در سرخه استان سمنان چشم به جهان گشود. روحانی ۱۲ساله بوده که تحصیل در حوزه علمیه را برمی‌گزیند و از حوزه علمیه قم نیز وارد مبارزات انقلابی می‌شود و به نهضت امام خمینی می‌پیوندد. (کتاب خاطرات حسن روحانی)



حسن روحانی خود روایت می‌کند سوابق انقلابی خود را: "اولین باری که تحت تعقیب قرار گرفتم، جوانی بودم حدود ۱۴ساله، در دی‌ماه ۱۳۴۱ بود، به‌خاطر پخش اعلامیه حضرت امام در سمنان".



روحانی کنار دروس حوزوی، به خواندن دروس معمولی آن‌هم به‌صورت شخصی و بدون معلم و بدون رفتن به مدرسه تا مقطع دیپلم مشغول و با قبولی در کنکور سال ۴۸ در رشته حقوق قضایی وارد دانشگاه تهران می‌شود. او با لباس طلبگی به دانشگاه تهران می‌رفت.(کتاب خاطرات حسن روحانی) آن‌زمان با استاد شهید مطهری هم آشنا شده بود و با ایشان مراوده داشت. با فن بیان قوی‌ای که داشت، به یک روحانی منبری و سخنرانی کارکشته و حرفه‌ای هم تبدیل شده بود.



روحانی به خدمت سربازی هم می‌رود: "روزهای اولم در پادگان، سرلشگر امین افشار فرمانده پادگان در سرکشی از گروهانمان دستور داد بروم ریش‌هایم را کوتاه کنم. گفتم من ریش‌هایم را نمی‌تراشم، گفت: چرا؟ گفتم: چون معمم هستم و آخر هفته منبر دارم. گفت: برای تو الآن که نظامی هستی، سخنرانی ممنوع است؛ گفتم: ممنوع نیست؛ من حقوقدان هستم و می‌دانم". (کتاب خاطرات حسن روحانی)



مستند ادامه می‌دهد و از سختی‌های زندگی طلبگی حسن روحانی و ازدواج وی با دخترخاله‌اش و زندگی وی در یک اتاق ۳ در ۳ در خرپشته خانه دایی‌اش و … روایت می‌کند  تا می‌رسد به سال ۵۶ و همان سخنرانی غرّا در مراسم بزرگ‌داشت حاج آقامصطفی؛ مراسمی که متولی برگزاری‌اش کسی نبود جز شهید آیت‌الله مطهری که حسن روحانی را برای سخنرانی برگزیده بود. (کتاب خاطرات حسن روحانی)



"إِنََّ هَذََا لَهُوَ الْبَلََاء الْمُبِِین؛ این بلای مبین و آزمایش روشن و آشکار برای ابراهیم ما و بنابراین من یک لقب برای مرجع‌مان می‌پسندم و آن امام خمینی".



همین سخنرانی انقلابی و همین تعابیر زیبا و دلنشین، حیات سیاسی حسن روحانی را وارد مرحله جدیدی می‌کند، نام روحانی جوان را بر سر زبان‌ها می‌اندازد و او را به یکی از انقلابیون شناخته‌شده تبدیل می‌کند.



ساواک هم بیش از پیش او را تحت نظر و مراقبت قرار می‌دهد. "آقای حسن روحانی سخنرانی مجلس را به‌عهده گرفت. در جلوی در ورودی مسجد مطالبی را مطهری، دکتر مفتح و بازرگان به او گفتند و سپس چند شعار علیه دولت داده شد". [گزارش ساواک]



همین حساسیت ساواک و افزایش مراقبت‌های مأموران امنیتی رژیم شاه و احتمال ممنوع المنبر شدن و بازداشت، روحانی را بر آن می‌دارد که ادامه تحصیل در خارج از کشور را مناسب ببیند.



روحانی رشته حقوق را برای ادامه تحصیل انتخاب می‌کند اما پس از ورود امام خمینی به پاریس، درس را رها می‌کند و به سخنرانی‌های متعدد در دانشگاه‌های مختلف در سراسر اروپا می‌پردازد و بیشتر وقت خود را به همین سخنرانی‌ها و نیز راه‌اندازی تظاهرات‌ها اختصاص می‌دهد.



روحانی در ایام منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به محل اقامت امام خمینی در نوفل لوشاتو می‌رود. روز بازگشت امام به ایران اما روحانی به‌دلیل پُر شدن ظرفیت هواپیما، از بازگشت به تهران بازمی‌ماند. به همین دلیل به لندن می‌رود و به‌همراه خانواده‌اش به تهران بازمی‌گردد. (کتاب خاطرات حسن روحانی)



پس از پیروزی انقلاب، آیت‌الله خامنه‌ای مسئولیت ساماندهی ارتش را به‌عهده می‌گیرند. ایشان از حسن روحانی دعوت می‌کنند تا در این امرِ مهم همکاری کند.



روحانی می‌گوید: "ایشان این وظیفه را به‌عهده گرفته بودند که ارتش را سامان بدهند و من وقتی که رفتم خدمت ایشان، ایشان فرمود که شما بیاید کمک کنید که ما برویم ارتش را سامان بدهیم، در واقع اولین کار در کنار آیت‌الله خامنه‌ای سامان دادن نیروهای مسلح بود. آن زمان اوایل سال ۵۸، پادگان‌ها را تشکیل می‌دادیم و افراد را دعوت می‌کردیم چون وضع خاصی بود. تحصن‌هایی بود در یک مقطعی؛ تحصن‌ها را بایست می‌شکستیم".



به‌روایت این مستند، روحانی اجرای طرح اجباری کردن حجاب در ارتش و ادارات و سازمان‌های مربوطه را به دست می‌گیرد. اولین بخش، ستاد مشترک ارتش بود که روحانی کارمندان زن مستقر در آن را به رعایت پوشش اسلامی و حجاب فرامی‌خواند.

"آن‌ها سی نفری بودند. پس از گفت‌وگو قرار شد از فردا با روسری بیایند. زنان کارمند که به‌جز یکی دو نفر همه بی‌حجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانم‌های بی‌حجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند. این دستور است". (کتاب خاطرات حسن روحانی)



روحانی کنار این مسئولیت‌ها، به فعالیت‌های تبلیغی هم ادامه می‌دهد. افشاگری‌ها و سخنرانی‌های وی علیه گروهک‌های ضدانقلاب، موجب می‌شود این گروهک‌ها نقشه ترور وی را بکشند.



"ظهر روز عید فطر، سال ۵۸ می‌خواستم از خانه خارج شوم که ناگهان زنگ در به صدا در‌آمد. هنوز در را باز نکرده بودم که شبح جوانی را از پشت شیشهِ درِ ورودی منزل دیدم. در را باز نکردم؛ برگشتم و کلت خود را مسلح کردم و به پشت‌بام رفتم. از آنجا جوانی را دیدم که پشت در ایستاده و دستش زیر کاپشنش است. آن‌طرف کوچه روی یک موتور جوان دیگری نشسته و گویی همراه این است. نگاه آن که به من روی پشت‌بام افتاد، روی موتور پریدند و با سرعت از آنجا دور شدند. وقتی سوار موتور شد، کلت  زیر کاپشنش کاملاً نمایان شد". (کتاب خاطرات حسن روحانی)



روایت مستند "من روحانی هستم" از تاریخ انقلاب به ۱۳ آبان ۱۳۵۸ می‌رسد. انقلاب اسلامی هنوز یک‌ساله نشده است که به‌تعبیر امام راحل، انقلابی دیگر (انقلاب دوم) به وقوع می‌پیوندد. سفارت آمریکا که به لانه جاسوسی از جمهوری اسلامی تبدیل شده بود، به دست دانشجویان انقلابی و پیرو خط امام تسخیر می‌شود.



ابهت آمریکا در جهان فرومی‌ریزد. با این حال مقامات ایالات متحده به فکر برقراری رابطه با ایران می‌افتند. امام پیش‌تر فرموده‌ بودند: "روابط دارند درست می‌کنند، می‌خواهند دوباره ما را برگردانند به آن عهدی که همه‌چیزمان اختناق در اختناق باشد و همه هستی ما به کام آمریکا برود، ما نخواهیم گذاشت، تا جان داریم، نخواهیم گذاشت".



زمان می‌گذرد. سال ۶۵ چند آمریکایی در بیروت پایتخت لبنان گروگان گرفته می‌شوند. آمریکا از ایران می‌خواهد بین ایالات متحده و حزب‌الله لبنان واسطه‌گری کند. (کتاب مک‌فارلین با چشم باز)



آمریکا برای نزدیک شدن به ایران تلاش می‌کند. ابتدا از طریق یک واسطه به‌نام "منوچهر قربانی‌فر" سلاح‌هایی راکه جمهوری اسلامی در جنگ به آنها نیاز دارد، به ایران می‌فروشد اما مدتی بعد این هوس به سرشان می‌زند که این سلاح‌ها را به‌صورت مستقیم و بدون واسطه در اختیار مقامات ایرانی قرار دهند. "منوچهر قربانی‌فر" هم این درخواست را به گوش هاشمی رفسنجانی می‌رساند. (کتاب ۴۰ تدبیر)



اینجا پای هیئت دیپلماتیک آمریکایی به‌سرپرستی «رابرت مک‌فارلین» به پایتخت ایران باز می‌شود. مدت‌ها بعد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا اذعان می‌کند که هدف اصلی این سفر ایجاد ارتباط مناسب با رهبران احتمالی آینده ایران بوده است. (روزنامه النهار)



نظام اما هدایای آمریکایی‌ها (کیک با نماد کلید و انجیل امضاشده توسط رئیس جمهور وقت آمریکا) را نمی‌پذیرد و مذاکره مقامات رده‌بالای جمهوری اسلامی با هیئت آمریکایی را هم ممنوع می‌کند.(کتاب مک‌فارلین با چشم باز)



مذاکرات به‌صورت مخفیانه و توسط دکتر هادی و دکتر روحانی شروع می‌شود و در هفت دور ادامه می‌یابد.(کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی) جمهوری اسلامی مذاکرات را صرفاً در موضوع گروگان‌های آمریکایی در لبنان می‌داند اما آمریکایی‌ها می‌خواهند پای همه مسائل کلی و سیاسی را به این مذاکره باز کنند. هیئت آمریکایی چندین بار خواستار دیدار با مقامات عالی‌رتبه جمهوری اسلامی هم می‌شود اما از این طرف جواب منفی است.



آمریکایی‌های ناکام تصمیم به ترک تهران می‌گیرند.(کتاب مک‌فارلین با چشم باز) ایران سلاح‌های اهدایی آمریکایی‌ها را که برچسب اسرائیلی داشتند، نیز پس می‌فرستد. (کتاب ۴۰ تدبیر)



امام خمینی به هاشمی رفسنجانی مأموریت می‌دهد که مردم را از ماجرای سفر هیئت آمریکایی به تهران باخبر کند. (کتاب ۴۰ تدبیر)



هاشمی رفسنجانی در یک برنامه تلویزیونی حاضر می‌شود و دروغ‌گویی مقامات آمریکایی را افشا می‌کند: "آقایان صریحاً دروغ  به ملت آمریکا گفتند که ما با پاسپورت خودمان رفتیم ایران، در صورتی که فتوکپی پاسپورت‌هایی که اینها داشتند، الآن پیش ما موجود است که ایرلندی است".



هاشمی به‌عنوان نمونه تصویری از پاسپورت جعلی رابرت‌ مک‌فارلین را به نمایش می‌گذارد.



مستند "من روحانی هستم" با بازخوانی فرازهای دیگری از زندگی سیاسی حسن روحانی ادامه می‌یابد. از حضور در ارتش تا نمایندگی مجلس در ۷ دوره و تصدی ریاست کمیسیون دفاع و نایب‌رئیسی مجلس.



روحانی در همان اولین دوره مجلس شورای اسلامی، رئیس شورای نظارت بر صدا و سیما هم می‌شود. محمد هاشمی رفسنجانی نیز رئیس سازمان صدا و سیماست. اختلافات متعدد میان روحانی و هاشمی موجب می‌شود که محمد هاشمی رفسنجانی به‌دست حسن روحانی از ریاست صدا و سیما کنار گذاشته شود؛ موضوعی که موجبات آزردگی امام را فراهم می‌آورد. امام مخالف دخالت شورای نظارت بر صدا و سیما در کار این سازمان هستند لذا از طریق فرزند خویش به رئیس مجلس یعنی اکبر هاشمی رفسنجانی پیغام می‌دهند که حسن روحانی از شورای نظارت بر صدا و سیما کناره‌گیری کند. روحانی ناراحت می‌شود و درخواست می‌دهد با امام ملاقات کند اما امام جواب "نه" می‌دهند. (کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی)



مردادماه سال ۶۴ فرامی‌رسد. آیت‌الله خامنه‌ای رئیس جمهور وقت با عنایت به شرایط حساس کشور و مواجه بودن کشور با جنگ تحمیلی، با انتخاب دوباره میرحسین موسوی به عنوان نخست‌وزیر موافقت می‌کند؛ موافقتی که مخالفت عده‌ای از نمایندگان مجلس را به‌دنبال دارد. امام با این‌گونه اختلافات و حاشیه‌ها در مقطع حساس جنگ تحمیلی موافق نیستند و توصیه می‌کنند میرحسین موسوی به عنوان نخست‌وزیر برگزیده شود اما باز هم ۹۹ نفر از نمایندگان که حسن روحانی یکی از فعالین آنهاست، به موسوی رأی منفی می‌دهند. (روزنامه مردم‌سالاری)



روحانی در مجلس گروهی را تشکیل می‌دهد که بعدها به "مجمع عقلا" معروف می‌شود. به‌گفته هاشمی رفسنجانی این گروه در سیاست‌های جنگی بی‌تأثیر نبودند و در پایان جنگ هم تأثیرگذار بودند.



محسن رضایی نیز می‌گوید: ما در عملیات رمضان رفتیم وارد خاک عراق شدیم. یک قطعه‌ای از خاک عراق را گرفتیم. از آنجا به بعد یک بحث‌هایی مطرح شد که بیشتر در گوشی بود و بعضی از این آقایان آن شهامت لازم را در اینکه به‌طور جدی بیایند بحث کنند با امام یا با مسئولان اصلی کشور که تصمیم‌گیرنده بودند، نداشتند. در گوشی یا بعضی جاها یک جلساتی می‌گذاشتند که این تا والفجر مقدماتی و همین‌طور ادامه پیدا کرد".



این اختلافات بین "مجمع عقلا" و رزمندگان و فرماندهان نظامی کشور ادامه پیدا می‌کند. "مجمع عقلا" خواهان پایان جنگ است اما رزمندگان و فرماندهان نظر دیگری دارند.



روحانی در این باره می‌گوید: یکی از اعضای جلسه ظاهراً می‌رود با آقای رضایی صحبت می‌کند، با آقای محسن رضایی که فرمانده سپاه بودند، به ایشان می‌گوید که یک جلسه‌ای هست که نمایندگان مجلس دارند و در آنجا دارند طراحی صلح می‌کنند که چه‌جوری صلح کنیم با صدام. ایشان یک نامه‌ای می‌نویسد به امام و می‌گوید که شما که این‌همه تأکید می‌کنید برای جنگ و ادامه جنگ، در مجلس یک گروهی هستند، اسم من را هم می‌برد، با حضور فلانی و این‌ها راجع به صلح دارند بحث می‌کنند.



محسن رضایی نیز می‌گوید: شاید دلیل اینکه این آقایان این مسئله را طرح کردند، این بوده که قبلاً یک چیزهایی توی ذهنشان بود ولی چون رزمندگان ما همیشه در حال پیروزی بودند، شهامت لازم را در رابطه با طرح این مسئله نداشتند ولی بعد از عدم‌الفتح والفجر مقدماتی کم‌کم یک مباحثی مطرح شد که خوب است دیگر ایران جنگ را همین‌جا در حقیقت تمام بکند، اما نمی‌گفتند که چطور، چون وقتی می‌گفتند جنگ را ایران تمام کند، از آنها سؤال می‌کردند: خوب، چه‌کار کند، ایران جنگ را تمام کند؟ باید یک قرارداد صلحی باشد دیگر. چون این دو طرف دارد و اگر منظورتان این است که ما عملیات نکنیم، فرض کنیم ما هفت ماه هشت ماه عملیات نکردیم؛ اگر بعد از ۷ ــ ۸ ماه آن شروع کرد به حمله کردن و یک جایی را آمد گرفت، شما جواب این را چه می‌دهید؟ آنها هیچ پاسخی نداشتند. می‌گفتند که ما تلاش باید بکنیم که برویم دنبال اینکه صلح شود. باید برویم صلح بکنیم. بعد وقتی سؤال بعد طرح می‌شد که خوب، مگر کسی مزاحم‌تان هست؟ مگر کسی مانع شما هست؟ چون هیچ هیأت صلحی نبود که از اول جنگ تا آخر جنگ تقاضای رفت و آمد با ایران کرده باشد و ایران اینها را رد کرده باشد. یک سند نیست. ما نمی‌خواستیم جنگ طولانی شود. اینهایی که می‌گفتند عملیات نکنیم، منظورشان این بود که جنگ بیست سال طول بکشد، بیست سی سال طول بکشد. در حالی که ما فکر می‌کردیم جنگ باید زودتر تمام شود و زود تمام نخواهد شد مگر اینکه ما به دشمن فشار بیاریم که آنها شرایط ایران را که یک شرایط عادلانه‌ای بود، بپذیرند، حداقل ۱۹۷۵ را بپذیرند یعنی اعلام بکنند ما موافقت‌نامه ۱۹۷۵ را قبول داریم.کسی نمی‌گفت این را. اصلاً حتی از مرز بین‌الملل هم اسم نمی‌آوردند.



اما نظر امام چه بود؟! "ما از اول جنگ با کسی نداشتیم؛ لکن با صدام صلح نمی‌توانیم بکنیم. صدام یک جانی است که به هیچ‌یک از تعهداتی که می‌کند، اعتبار قائل نیست. او با دولت سابق با اینکه غیرقانونی بود، تعهد کرده بود و آن را هم به‌هم زد. او هرروز عوض می‌کند افکارش را! او انسانی نیست که بشود با او صلح کرد. شما گمان می‌کنید که اگر ما با صدام صلح کنیم، به این صلح ادامه می‌دهد؟"



جلسات مجمع عقلا و اختلافات این مجمع با فرماندهان نظامی درباره جنگ و پایان جنگ ادامه می‌یابد تا اینکه امام مطلع می‌شوند و از هاشمی رفسنجانی توضیح می‌خواهند. (کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی)



روحانی می‌گوید: آقای هاشمی که رفته بود خدمت امام، امام به ایشان گفته بود که این چیست که به من نوشتند؟ شنیدم فلانی، خبر من، فلانی هم هست، چون امام می‌دانست من مسئولیت‌های جنگ را دارم. آقای هاشمی گفت: نه، این‌طور نیست، من خبر دارم، جلسه با اطلاع من هست، من مطلع هستم، همچین چیزی نیست.



محسن رضایی نیز می‌گوید: امام به آنها پیام داد که این جلسات چیست؟ این جلسات ماهیتش چیست؟ چون مخفیانه این جلسات تشکیل شده بود؛ بعد هم به گوش همه می‌رسید.



اینجا بود که به‌گفته روحانی، جلسات مجمع عقلا کمرنگ شد و استحکام خود را از دست داد و بعداً هم تعطیل شد.



روایت مستند "من روحانی هستم" از سوابق روحانی به مقطع پس از ارتحال حضرت امام خمینی بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی ایران می‌رسد. پس از ارتحال امام راحل و انتخاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبر انقلاب اسلامی،‌ حسن روحانی با حکم ایشان به نمایندگی رهبری در شورای‌عالی امنیت ملی برگزیده می‌شود. هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت نیز وی را به عنوان دبیر شورای‌عالی امنیت ملی انتخاب می‌کند.



در دوران تصدی حسن روحانی، شورای‌عالی امنیت ملی با چالش‌های مهم داخلی و خارجی روبه‌رو می‌شود و تصمیمات سرنوشت‌سازی هم می‌گیرد؛ از حصر مرحوم منتظری گرفته تا ماجرای فتنه ۱۸ تیر ۷۸٫



فتنه ۷۸ با برنامه‌ریزی قبلی و در پوشش اعتراضات دانشجویی کلید می‌خورد و آشوب و اغتشاش بخش‌هایی از مرکز تهران را دربر می‌گیرد. روحانی آن‌زمان در فرانسه به سر می‌برد. وی به‌محض بازگشت به ایران و مطلع شدن از اوضاع، با مسئولیت خود به بسیج دستور می‌دهد که وارد میدان مبارزه با فتنه ۷۸ شود، اینجاست که آتش فتنه ۷۸ خاموشی می‌گیرد.



۲۳ تیرماه سال ۷۸ راهپیمایی عظیم مردمی در محکومیت فتنه ۷۸ به وقوع می‌پیوندد. روحانی سخنران ویژه این راهپیمایی است؛ سخنرانی مهمی که به‌دلایل نامعلومی از آرشیوهای رسمی حذف شده است. روحانی در این سخنرانی، مطالب مهمی علیه اغتشاش‌گران و عاملان اصلی و پشت‌پرده فتنه ۷۸ بیان می‌کند و از بازداشت این عناصر خبر می‌دهد.



مقام معظم رهبری درباره فتنه ۷۸ می‌فرمایند:  آن‌کسی که این حوادث را خنثی کرد، مردم بودند. روز بیست و سوم تیر سال ۷۸ مردم آمدند در خیابان‌ها، توطئه دشمن را که سال‌ها برایش برنامه‌ریزی کرده بودند، در یک روز باطل کردند.



مستند "من روحانی هستم" پس از روایت ماجرای فتنه ۷۸ به مقطع حساس مذاکرات هسته‌ای در دولت خاتمی می‌رسد. همزمان با دوران مسئولیت حسن روحانی در دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی، پرونده هسته‌ای ایران به‌عنوان یک چالش مهم در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دستورکار دبیرخانه این شورا قرار می‌گیرد.



روحانی مسئولیت مذاکرات هسته‌ای با وزرای خارجه ۳ کشور اروپایی را به‌عهده می‌گیرد؛ مذاکره با وزرای خارجه انگلیس، آلمان و فرانسه. محمدجواد ظریف و حسین موسویان نیز روحانی را در این مذاکرات یاری می‌کنند.



زیاده‌خواهی‌های طرف غربی در این مذاکرات بر پایه تعطیلی تمام فعالیت‌های هسته‌ای ایران استوار بود؛ خواسته‌ای که البته چندین بار با مخالفت طرف ایرانی مواجه شد.



با این حال تیم مذاکره‌کننده ایرانی نگران آبروی سیاسی خود در ایران هم بود. محمدجواد ظریف در گوشه‌ای از یک سالن بزرگ و بدون حضور شخص سومی با محمد البرادعی رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مذاکره می‌کند. دوربین‌ها تصویر این مذاکره را ضبط می‌کنند و صدای ظریف نیز به گوش می‌رسد که به البرادعی می‌گوید: "بسیاری از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری [ایران] از شکست مذاکرات ما سود می‌برند. آنها موفقیتی در این گفت‌وگوها نمی‌بینند و از طرفی آن‌ها آدم‌های پرنفوذی هم هستند. اعتبار اروپایی‌ها و مذاکره‌کنندگان ایرانی هر دو در ایران از دست رفته است. این تنها مشکل اعتماد به آن‌ها نبود، این مشکل اعتماد به جبهه ما هم بود، اعتماد به نوع اعتبار ما در خانه".



اینها موجب می‌شود طرف غربی بر موضع زیاده‌خواهانه خود استوارتر شود. قرار می‌شود تفسیر آژانس انرژی اتمی توسط دو طرف لحاظ شود. ایران نیز بر این اساس با طرف غربی توافق می‌کند.



حسین موسویان می‌گوید: آقای روحانی توی ملاقات خصوصی از آقای البرادعی سؤال کرد: این تعلیقی که شما می‌گویید، یعنی چی؟ آقای البرادعی به آقای روحانی گفت که فقط مواد به سانتریفیوژها وارد نشود، تعریف تعلیق".



ایران به البرادعی اعتماد می‌کند اما این البرادعی است که در نهایت، پاسخِ غیرقابل قبولی به اعتماد ایرانیان می‌دهد و به‌گفته موسویان، تحت فشار غربی‌ها یک تعریف فوق‌العاده گسترده‌ای از تعلیق می‌دهد و قطعه، مونتاژ، تولید سانتریفیوژ، حتی ساخت و ساز، تحقیقات، اصفهان و همه این موارد را ذیل تعریف تعلیق می‌آورد.



سید‌محمد خاتمی در این زمینه می‌گوید: متأسفانه آقای البرادعی علی‌رغم حرفی که زده بود و علی‌رغم معیارهایی که بود، جور دیگری تعلیق را مطرح کرد که به‌نظر ما امر بسیار خلاف اخلاقی بود.



این مذاکرات در نهایت به تعلیق تمام فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران می‌انجامد و تیم ایرانی به‌ریاست روحانی می‌پذیرد که ایران به‌صورت داوطلبانه غنی‌سازی انجام ندهد، اما این تعلیق‌ها هم جلوی خلف وعده‌های غربی‌ها را نمی‌گیرد و شورای حکام سازمان ملل باز هم علیه ایران قطعنامه صادر می‌کند. این در حالی است که ماه‌های زیادی فعالیت‌های هسته‌ای ایران در محاق تعلیق رفته است.



تا اینکه به‌دستور رهبر معظم انقلاب، ایران تعلیق هسته‌ای را می‌شکند و فعالیت‌های هسته‌ای خود را از سر می‌گیرد.



"من همان‌وقت هم گفتم، در جلسه مسئولین که بعدها از تلویزیون پخش شد، گفتم چنانچه بخواهند به روند مطالبه پی‌در‌پی ادامه بدهند، بنده خودم وارد میدان می‌شوم و همین کار را هم کردم. بنده گفتم که بایستی این روند عقب‌نشینی متوقف شود و تبدیل بشود به مسیر پیش‌روی و اولین قدمش هم باید در همان دولتی انجام بگیرد که این عقب‌نشینی در آن دولت انجام گرفته بود و همین کار هم شد".



و این پایانی است بر مدیریت حسن روحانی در پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران در آن دوران.



"من روحانی هستم" چیست و چه می‌گوید؟!

فحش ناموسی کره‌شمالی علیه رئیس جمهور زن کره جنوبی و اوباما


فحش ناموسی کره‌شمالی علیه رئیس جمهور زن کره جنوبی و اوباما



name %



این اظهارنظرها و واژه‌های زننده از جانب کره شمالی پس از آن مطرح شد که باراک اوباما سفر دو روزه، خود به سئول را پایان داد و در جریان این سفر، پیونگ یانگ را یک "دولت منزوی" نامید که انزوایش مبتنی بر رفتارها و اقدامات آتی‌اش است چرا که این کشور به دنبال انجام چهارمین آزمایش اتمی خود است.



کره‌شمالی همزمان با اعلام اینکه آماده یک جنگ اتمی تمام عیار است، از الفاظ رکیکی علیه رئیس جمهوری کره جنوبی استفاده کرده و او را "فاحشه‌ای" خوانده که از سوی باراک اوباما به کار گرفته شده است.


به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری فرانسه، کره شمالی که از ملاقات خانم "پارک گئون-های"، رئیس جمهوری کره جنوبی با باراک اوباما، همتای آمریکایی‌اش به شدت خشمگین است، رابطه میان این دو را به رابطه "رئیس و دست نشانده" تعبیر کرده و تهدید کرده که رئیس جمهوری کره جنوبی باید بهای گزافی را به خاطر این رابطه بپردازد.


"کمیته اتحاد مجدد صلح آمیز کره شمالی" اعلام کرد: رفتار اخیر پارک گئون-های با باراک اوباما همانند یک دختر نابالغ است که برای کتک زدن کسی به گانگسترها التماس می‌کند یا یک فاحشه کارکشته که برای جلب توجه و کمک گرفتن از کسی، بدن خود را در اختیار یک … قدرتمند، قرار می‌دهد.


این در حالی است که بخش انگلیسی زبان خبرگزاری رسمی کره شمالی از واژه "بدکاره هوسباز" برای توصیف رئیس جمهوری کره جنوبی استفاده کرده است.


این اظهارنظرها و واژه‌های زننده از جانب کره شمالی پس از آن مطرح شد که باراک اوباما سفر دو روزه، خود به سئول را پایان داد و در جریان این سفر، پیونگ یانگ را یک "دولت منزوی" نامید که انزوایش مبتنی بر رفتارها و اقدامات آتی‌اش است چرا که این کشور به دنبال انجام چهارمین آزمایش اتمی خود است.


همچنین پارک گئون-های و همتای آمریکایی‌اش بر اعمال تحریم‌های بیشتر علیه کره شمالی تاکید کرده و از چین خواستند تا به پیونگ یانگ نسبت به انجام اقدامات تحریک آمیز بعدی هشدار دهد.


کمیته اتحادیه مجدد صلح آمیز کره شمالی در بیانیه‌ای صحبت‌های رهبران آمریکا و سئول را توهین‌های غیر قابل تحمل دانست و اعلام کرد: اگر این دو گمان می‌کنند که می‌توانند افکار ما را با چنین تهدیدها و ارعابی تغییر دهند، کاملا احمق هستند. پارک گئون های یک خیانتکار و یک چاپلوس است. یک فاحشه برای آمریکا است که کشورش را می‌فروشد.


خبرگزاری رسمی کره شمالی نیز گزارش داد: اگر اوباما سر سوزنی اخلاق و معرفت داشت سفرش را به تعویق می‌انداخت یا از آن صرفنظر می‌کرد. پارک گئون های به خاطر کنار گذاشتن و نادیده گرفتن فرصتی که ما به او داده بودیم و انتخاب راهی مخالف اتحاد مجدد دو کره و مغایر با صلح و پذیرش مسیر جنگ و مقابله، باید بهای گزافی پرداخت کند. او خشم و غضب رهبری کره شمالی و مردم کشور را برانگیخته است.


لی میونگ باک، رئیس جمهوری سابق کره جنوبی نیز در گذشته با انتقادها و الفاظ رکیک دولت پیونگ یانگ مواجه شده بود.


در همین حال کره جنوبی این "توهین‌های سکسی" را به شدت محکوم کرد.


سخنگوی "وزارت اتحاد دو کره" متعلق به کره جنوبی گفت، کره شمالی از الفاظی مبتذل علیه پارک گئون-های استفاده کرده که تازه‌ترین نمونه از تهمت‌های غیراخلاقی آنهاست. 



 



اخبار بین الملل – ایسنا



 



فحش ناموسی کره‌شمالی علیه رئیس جمهور زن کره جنوبی و اوباما

۱۳۹۳ اردیبهشت ۸, دوشنبه

گزیده ای از سرمقاله روزنامه های دوشنبه



گزیده ای از سرمقاله روزنامه های دوشنبه




سرمقاله روزنامه های کیهان،خراسان،وطن امروز رسالت و …را میتوانید در این قسمت بخوانید.



name %


در ابتدا ستون یادداشت روز،روزنامه کیهان را میخوانید که به مطلبی با عنوان«دغدغه مردم »نوشته شده توسط حسین شمسیان اختصاص یافت:


«طی چند ماه اخیر، حداقل ۵ بار به شکل‌های مختلف از مردم نظرسنجی شده بود که مطالبه آنها،  پرداخت بیشتر یارانه است یا این که دولت از استمرار سیاست‌های تورم‌زا جلوگیری کند؟ در هر ۵ نظرسنجی، بالغ بر ۸۵ درصد مردم خواسته‌شان از دولت این بود که سیاست‌های تورم‌زا کنترل شود. اما دولت متاسفانه از این پیام شفاف و منطقی و بسیار ثمربخش مردم درس نگرفت… و به شکل‌های گوناگون به دامن زدن به تورم مشغول است… کسانی از نئوکلاسیک‌های وطنی را فراخوانده بودند که ستایش می‌کردند و می‌گفتند این کارها را می‌کنیم و شیب را کنترل می‌کنیم تا اثر تورمی آن چنین و چنان شود…»


آنچه خواندید، نه اظهارات یک رقیب انتخاباتی رئیس جمهور است و نه تحلیل یک روزنامه در جناح مخالف دولت! اینها سخنان دکتر فرشاد مؤمنی است که در مقام یک کارشناس و از منظر انصاف و آسیب‌شناسی، به مهمترین دغدغه ذهنی مردم پرداخته و از بی‌توجهی دولت به آن گلایه کرده است. این اظهارنظر و گلایه، تنها نمونه موجود در این زمینه نیست و به عنوان نمونه، دکتر راغفر اقتصاددانی که متمایل به دولت معرفی می‌شود اخیرا در مصاحبه‌ای گفته: «این که ۹۱ درصد از مردم برای دریافت مجدد یارانه نقدی ثبت نام کردند، از اشتباهات دولت بود. اگر دولت قیمت‌ها را افزایش نمی‌داد… بسیاری از افراد برای دریافت یارانه ثبت نام نمی‌کردند… این که رئیس جمهور بیان می‌کنند با اجرایی شدن فاز دوم، تورم ناچیزی خواهیم داشت درست نیست و به نظرم اطلاعات غلطی به رئیس جمهور داده شده و قطعا فشار تورم تشدید خواهد شد».


حدود ۹ ماه پس از استقرار دولت یازدهم و در شرایطی که زمان کافی برای ایجاد تحولاتی در امور در اختیار دولت محترم بوده و عزل و نصب‌های دولت با حجم وسیع بدون هرگونه مانع و رادعی انجام شده است، انتظار حداقلی مردم کنترل و سپس کاهش تورم است. انتظاری که در ایام تبلیغات انتخاباتی با وعده‌هایی که داده شد به حق در دل مردم ایجاد شد و اکنون مطالبه آن، مطالبه ناروا و ناصوابی نیست. اما آنچه مشاهده می‌شود با آنچه وعده داده شد، تفاوت جدی و نگران‌کننده‌ای دارد! گرچه مسئولان دولتی کرارا از کنترل و حتی کاهش نرخ تورم! سخن رانده‌اند و به این دلیل به خود آفرین  و احسنت هم گفته‌اند، اما واقعیت ملموس و موجود در سطح جامعه تفاوتی معنادار با اظهارات دلگرم‌کننده مسئولین دارد.


از سوی دیگر و در حالی که این مشکلات ملموس و غیرقابل انکار که شمه‌ای از آن بیان شد، گریبان مردم را گرفته است، به جای آن که شاهد تحرک جدی و «جهادی» در عرصه اقتصاد و کنترل قیمت‌ها و بهبود وضع معیشت مردم باشیم، شاهد آنیم عده‌ای که لباس حمایت از دولت به تن کرده‌اند، سعی در انحراف افکار عمومی و دور کردن اذهان از این موضوع و دیگر مسائل اصلی دارند! آنها نمی‌دانند- یا می‌دانند و در این امر تعمد دارند!- که این روش، نه تنها برای دولت محبوبیتی ایجاد نمی‌کند، بلکه باعث ایجاد احساس دلخوری عمیق در جامعه می‌شود تا مردم با خود بگویند عده‌ای از سر سیری حرف‌های بی‌اهمیت را به عنوان حرف روز ما مطرح می‌کنند! در جریان ثبت نام بیش از ۹۰ درصدی مردم برای دریافت یارانه عده‌ای به جای آسیب‌شناسی و تحلیل چرایی این رفتار مردم، رفتار دولت قبل یا اقدام صدا و سیما را سبب ثبت نام مردم می‌دانند! یا می‌گویند دولت در این موضوع حرکت رسانه‌ای مثبت و قابل قبولی نداشت و برای کارهای بعدی، باید ابتدا یک جبهه رسانه‌ای افکار عمومی را مدیریت کند و بعد دولت وارد اقدام شود! این نوع تفکر باعث می‌شود دولت روز به روز از حقیقت جامعه دورتر شود و نتواند گامی متناسب با اوضاع واقعی بازار در جهت بهبود معیشت مردم بردارد.


 نگاهی به تیتر این روزهای روزنامه‌های حامی دولت، گواهی بر این است که درد اصلی مردم در نزد این افراد معنایی ندارد و همه توان برای انحراف افکار عمومی به کار گرفته می‌شود. پرداختن به موضوع مناقشه و مناظره رئیس جمهور سابق با رئیس جمهور اسبق و آب و تاب دادن به خاطرات یکی و پیش‌بینی تحرکات آتی یکی دیگر حرف و خواست دل مردم است یا تعیین تکلیف وضع مسکن و وعده‌های فراوان داده شده درباره مسکن!؟ طرح هر روزه و تکراری پرونده یک مفسد اقتصادی- که البته ضروریست و باید براساس قانون و شرع محاکمه و مجازات شود- نشانه مبارزه با فساد اقتصادی است یا ستاندن معوقات بانکی از ۲۲ نفری که بدهی آنها به تنهایی ۳برابر یارانه کل مردم ایران در یک ماه است!؟ آیا جلوگیری از تبیین حقایق و واقعیات محرز و مسلم در موضوعاتی مانند توافقنامه ژنو و طرح آن در رسانه‌های حامی دولت بعنوان یک پیروزی عظیم کمک به دولت است یا بحث و گفتگوی نخبگان درباره آن!؟ این رفتار و رفتارهای مشابه و اعتمادسوز دیگر در کتمان خواست اصلی مردم از سوی برخی مسئولان دولتی و رسانه‌های وابسته به آنها باعث ایجاد زمینه برای پذیرش برخی از اظهارات می‌شود. سخنانی که اگرچه تلخ است اما ظاهرا واقعیت دارد!


 مثلا یکی از مسئولان ارشد حزب کارگزاران سازندگی- که سابقه تخلفات مختلف و محکومیت قضایی هم دارد – گفته بود که دولت یازدهم، ادامه دولت کارگزاران است. این سخن را گرچه در بدو امر نمی‌خواهیم قبول کنیم و امید داشته و داریم که واقعیت چیزی جز این باشد، اما ملاحظه رفتارهای این روزها- که نمونه‌های اندک آن ذکر شد- بی‌اختیار خاطرات دولت کارگزاران و تورم پنجاه درصدی را زنده می‌کند، به یادمان می‌آورد که صراحتاً گفته می‌شد طبیعی است که عده‌ای  – یعنی فقرا – زیر چرخهای توسعه له شوند! بگذریم از اموری مثل تشویق به مانور تجمل و  حساب مدیران و شرکت‌های تو در تو و هزار لایه و… که از آن زمان باب شد و انحرافی در امور اجرایی و اقتصادی کشور ایجاد کرد که به تولد مفسدانی مثل بابک زنجانی – که به صراحت اظهارات خود، آغاز کارش از بانک مرکزی دوران کارگزاران شروع شد – منجر شد.


یعنی همان دورانی که روش انحرافی  در حوزه اقتصاد باب کرد و به ایجاد شکاف عظیم فقیر و غنی در جامعه منجر شد و در حوزه فرهنگ، اباحی‌گری و به مسلخ بردن ارزش‌ها را در پی داشت. و اکنون که ۹ ماه از عمر دولت یازدهم گذشته است، باید پرسید آیا واقعا این دولت دنباله کارگزاران است؟ گرچه بسیاری از رفتارها، شباهت تلخ و ناراحت‌ کننده‌ای با آن سیاست‌ها دارد، اما انتظار این است که رئیس‌جمهور محترم با نگاه واقع‌بینانه به خواست و درخواست اصلی مردم، در دام حاشیه‌سازان و کاسبان و سیاست‌بازان حرفه‌ای نیفتد، نه به رسانه‌ها و روش‌های رسانه‌ای آن تفکر اعتماد کند و نه به نسخه‌هایی که در نهایت به له کردن فقرا در زیر چرخ‌های توسعه منتهی می‌شد. فراموش نکنیم روشنگری رسانه‌هایی که منتقد دولت تلقی می‌شوند در ماجرای قبض‌های برق- که تا ۴ برابر مصوبه قانونی محاسبه و صادر شده بود- باعث ورود ارزشمند رئیس‌جمهور محترم و ابطال آنها شد، نه سکوت و تغافل رسانه‌های مدعی حمایت از دولت! بگذریم که اصل ماجرا و صدور چنین قبض‌هایی چرا و با چه هدفی صورت گرفت.


با نگاهی دوباره به صدر این نوشتار و توجه به سخنان دیگر کارشناسان و نخبگان اجتماعی و اقتصادی، تردیدی باقی نمی‌ماند که خواست اصلی مردم کنترل تورم افسار گسیخته و همدلی و همراهی با آنان است و چه خوب است که دولت در واپسین ماه‌های نخستین سال خدمتش بار دیگر بر عهد خود با مردم و تکلیف قانونی شرعی‌اش در بهبود معیشت مردم پای بفشارد و از افتادن در دام کسانی که صرفا به فکر منافع جناحی و حزبی خود هستند بپرهیزد و راه را بر حضور کسانی که در گذشته در آزمون صداقت با مردم مردود شده‌اند، ببندد. اینگونه می‌توان اعتماد عمومی را بازسازی کرد و با کمک مردم، قدم‌هایی برای بهبود اوضاع برداشت.


تهمینه بختیاری در مطلبی با عنوان«سامانتا پاور از حسن روحانی ناراضی است!»چاپ شده در ستون یادداشت روز،روزنامه خراسان اینطور نوشت:


این روزها، فلسطین به کجا می رود؟ دولت حماس در باریکه غزه با نماینده تشکیلات خودگردان در کرانه باختری رود اردن توافق کرده اند که یک دولت انتقالی مشترک به ریاست محمود عباس تشکیل شود. این دولت در ۶ ماه باید انتخابات سراسری برگزار کند. همچنین پارلمان فلسطین که از سال ۲۰۰۷ و پیروزی لیست حماس در انتخابات پارلمانی تعطیل شده، بار دیگر با اراده جمعی فلسطینی ها بازگشایی شود. اما پرسش مهم این است که چرا در روزهای بی ثباتی عمومی حوزه بین الملل، ۲ گروه عمده فلسطینی به یکدیگر نزدیک شده اند؟


محمود عباس در سال های گذشته نشان داده است که تقریبا هر شرطی از سوی رژیم صهیونیستی را می پذیرد. همین آمادگی همیشگی برای پذیرش حداکثری، موجب شده است که اسرائیلی ها رغبتی به ادامه مذاکرات در چارچوب فعلی نداشته باشند. آن ها حتی می دانند که بود و نبود آمریکا هم در رفتار محمود عباس و تسلیم پذیری او تغییری ایجاد نمی کند. بنابراین نتانیاهو در تغییری چشم گیر مسیر مذاکرات را به کلی تغییر داد. او شرط سازش با تشکیلات خودگردان را نه فقط پذیرش راه حل ۲ کشوری، بلکه پذیرش کشور اسرائیل به عنوان یک کشور "یهودی" اعلام کرد. اسرائیل پیش از این حتی در معاهدات تاریخی صلح با اردن و مصر هم چنین شرطی را مطرح نکرده بود. محمود عباس در این باره واقعیت مهمی را بیان کرد: «زمانی که آمریکا اسرائیل را در سال ۱۹۴۸ به رسمیت شناخت، هری ترومن، رئیس جمهور وقت آمریکا عبارت "کشور یهود" را خط زده و به جای آن نام "کشور اسرائیل" را نوشت.» به عبارت دیگر ادامه مذاکرات بی قید و بند سازش کار را به جایی رسانده است که انتظار نتانیاهو از این مذاکرات به نژاد پرستی صریح کشیده شود.


به نظر می رسد بخشی از اختلاف نظر دولت اوباما با رژیم صهیونیستی در باره همین موضوع بوده است. بنابراین نتانیاهو به نوعی تلاش فتح و حماس را به فال نیک گرفت و مذاکرات مرده ای که به اجبار و رودربایستی آمریکا کش پیدا کرده بود، را متوقف کرد. در مقابل محمود عباس ناامید از چانه زنی آمریکا، راهی جز بازگشت به سوی دولت حماس نداشته است. تشکیلات خودگردان عموما ۲ دسته مذاکرات کلی را در دستور کار داشته است. نخست سازش با اسرائیل و دیگری سازش احتمالی با گروه های مقاومت. بنابراین در شرایطی که راه نخست و اولویت اول محمود عباس مسدود بوده، لاجرم در راه دوم گام برداشته است.


در مقابل دولت حماس نیز اکنون تحت فشار جدی قرار دارد. سقوط حلقه ناکام اخوانی در منطقه اکنون به فشارهای جدی از سوی مصر و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس منجر شده است. مشکلات اقتصادی جدی، اقدام ارتش مصر در مسدود کردن تونل های صحرای سینا و … همگی حماس را هم به همین مسیر قرابت با فتح متمایل کرد. به علاوه جای تعارف ندارد که مسیر حماس در ۳ سال گذشته قابل دفاع نیست. بی اعتنایی به پیشینه دولت سوریه در مبارزه با رژیم صهیونیستی و قمار بر دلارهای نفتی شیوخ منطقه، کار حماس را امروز به جایی رسانده است که محمود عباس در محافل خصوصی مدعی می شود توافق حماس و فتح به معنای پذیرش اسرائیل از سوی حماس است. انتظار این بود که حماس با چندین دهه تجربه به این نتیجه برسد که مقاومت، فقط به معنای مبارزه مسلحانه نیست. درک واقعیت های سیاسی و بین المللی و پایداری در یک مسیر اصولی از مبارزه مسلحانه دشوارتر است.


با این حال اگرچه نزدیکی ۲ گروه فلسطینی ناشی از خستگی هر ۲ طرف از شرایط موجودشان است، اما به معنای پایان اختلاف های مبنایی آن ها نیست. اختلاف اساسی بین اخوان المسلمین فلسطین (که سال ۱۹۸۷ گروه حماس را ایجاد کرد) و جنبش آزادی بخش فلسطین (فتح) که یک گروه سکولار است، به سال های ۱۹۶۰ بر می گردد. این ۲ گروه اساسا به ۲ راه متفاوت برای آزادی فلسطین باور دارند. هنوز به نظر نمی رسد که جنبش فتح از مسیر سازش با اسرائیل به تمامی ناامید شده باشد. از سوی دیگر وجود ذخایر موشکی حماس با بیش از ۶۰۰ هزار موشک نیز موید این است که مبارزه مسلحانه همچنان در غزه زنده است. بنابراین باید واقعیت آن چه رخ داده به دقت مورد توجه قرار گیرد. حماس و فتح از یک توافق استراتژیک سخن نگفته اند. آن ها در خوشبینانه ترین حالت به دنبال برگزاری مشترک یک انتخابات و ایجاد یک کابینه مشترک هستند. این را باید به کارنامه توافق های دو جانبه از جمله ۲۰۰۷ در مکه، ۲۰۱۱ در قاهره و ۲۰۱۲ در دوحه نیز بیفزاییم. به عبارت دیگر اگر مدتی دیگر هر یک از ۲ طرف اعلام کند که برخلاف انتظار ۲ گروه نتوانستند به نقاط مشترک دست یابند، جای تعجب نخواهد داشت. با این همه این امید وجود دارد که گروه های فلسطینی از اشتباهات تاریخی خود درسی فراموش نشدنی بگیرند.



مطلبی که در ستون یادداشت روز،روزنامه وطن امروز با عنوان«مکان‌یابی هاشمی در منازعه ضدانقلاب»و به قلم مهدی محمدی میخوانید به شرح زیر است:



 پس از اتفاقات پنجشنبه دو هفته پیش در بند ۳۵۰ زندان اوین، مهم‌ترین اولویت جریان ضدانقلاب این بوده که به هر قیمت ممکن پای دولت را به این معرکه باز کند و سخن خود را در دهان دولتیان بگذارد.





درباره آنچه آن روز در اوین اتفاق افتاد ابهام چندانی وجود ندارد. همه آنچه در روزهای گذشته درباره خشونت و ضرب و شتم در این زندان گفته شده در واقع بزرگنمایی‌ها و جوسازی‌هایی است که هدف از آن پوشاندن صورت‌مساله اصلی است. صورت‌مساله اصلی هم چیزی جز این نیست که پس از مدت‌ها یک شبکه بزرگ انتقال اطلاعات جعلی و خبرسازی علیه نظام کشف شده و ضربه‌ای جدی دریافت کرده است، بنابراین طبیعی است دریافت‌کنندگان این اطلاعات که در واقع صاحبان اصلی این شبکه هستند، هر چه از دستشان برمی‌آید برای انتقام‌گیری از نظام انجام دهند. بویژه بی‌بی‌سی فارسی که مدت‌هاست معلوم شده یک رسانه نیست بلکه ترمینالی برای ایجاد هماهنگی میان طیف‌های مختلف ضدانقلاب و متصل نگه‌ داشتن روابط آنها با داخل کشور است، بیش از همه عصبانی شده و تلاش می‌کند بحرانی را که در واقع دامن خودش را گرفته به بحرانی برای کل نظام تبدیل کند.





تا اینجای کار چندان عجیب نیست. ضدانقلاب ضربه‌ای خورده و در حال واکنش نشان دادن است، آنچه عجیب است این است که به‌تدریج نشانه‌هایی آشکار شده از اینکه یک سر مهم ماجرا در داخل کشور است و آنها هم که در بیرون سر و صدا راه‌انداخته‌اند، در اصل در پی فعال‌کردن شرکای داخلی خویشند با این هدف که یک حمله گاز انبری از داخل و خارج به دستگاه‌های قضایی و امنیتی و در نهایت به کل نظام سامان داده شود.





ماجرا به‌طور ساده این است؛ هنوز ساعتی از درز خبر اتفاقات بند ۳۵۰ نگذشته بود که منابع ضدانقلاب و مشخصا بی‌بی‌سی گفتند این حادثه آزمونی برای دولت روحانی است و پس از دوره‌ای تذبذب و یکی به نعل و یکی به میخ زدن،حالا زمان آن رسیده که دولت همراهی واقعی خود را با شعارهای جبهه اصلاحات نشان دهد. مشخصا تاکید می‌شد این سخن دو مخاطب اصلی دارد؛ یکی شخص رئیس‌جمهور و دیگری وزارت اطلاعات. فضایی در حال ایجاد‌شدن بود که اگر رئیس‌جمهور در آنچه تاکنون گفته صادق است پس هم خود او باید به این موضوع ورود کند و علیه آن موضع بگیرد و هم دستگاه امنیتی‌‌اش.





به بیانی اندکی فنی‌تر، در زمان کوتاهی معلوم شد تاکتیک ضدانقلاب و سرویس‌های اطلاعاتی اداره‌کننده آن، برای تبدیل‌کردن این فرصت به تهدیدی برای کلیت نظام، این است که این موضوع را بدل به بهانه‌ای برای ایجاد یک رویارویی ساختاری میان دولت و قوه‌قضائیه کنند و دولت را به این جمع‌بندی برسانند که با وجود اینکه می‌داند پس‌صحنه چه بوده و آن روز در اوین چه گذشته، به صحنه بیاید و از در دفاع از این باند ضربه‌خورده رویاروی دستگاه قضا ـ که کاری جز عمل به وظیفه‌‌اش نکرده ـ بایستد.



 



«آیا کشور دچار بحران اقتصادی است؟!»عنوانی است که روزنامه رسالت به مطلبی چاپ شده در ستون سرمقاله خود و به قلم محمدکاظم انبارلویی اختصاص داد:



هفته‌نامه صدا ارگان حزب کارگزاران سازندگی گزارش دیدارهای اعضای شورای مرکزی این حزب را با آقای جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور و نیز آیت‌الله هاشمی رفسنجانی ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت روایت کرده است.(۱)در روایت اول دچار نشر اکاذیب شده و از سوی پایگاه اطلاع‌رسانی رئیس‌جمهور خبر یاد شده "نادرست" و محصول "سوء برداشت" و "تحلیل نادرست" برخی حاضرین دانسته شده است. در این تکذیبیه آمده است؛ این نشست خصوصی بوده است.



اینکه چطور خبر این نشست خصوصی بیرون آمده است معلوم است؛ چون سردبیر محترم هفته‌نامه صدا عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران و تنها منبع موثق این خبر بوده است.عکس او به همراه اعضای شورای مرکزی به علاوه معاون اول رئیس‌جمهور در این نشست خصوصی در صفحه هشت هفته‌نامه صدا دیده می‌شود. اما روایت دوم از این دیدار اختصاص به سخنان ‌آیت‌الله هاشمی رفسنجانی دارد که امیدوارم توسط وی یا دفترش تکذیب نشود. آقای هاشمی رفسنجانی در این دیدار چند نکته فرموده‌اند که در زیر نقد آن را می‌خوانید:



۱- روایتگر صدا می‌نویسد: "هاشمی قصد داشت بگوید دولتش ریل‌گذاری درستی (در امر توسعه) کرده بود تا به خاتمی برسد خاتمی هم از این ریل خارج نشد. اما چون به احمدی‌نژاد می‌رسد در شگفت می‌ماند که این دولت با چه سرعتی کشور را از ریل توسعه خارج کرد."



نوع روایتگری "صدا" فوق‌العاده حرفه‌ای است زیرا طوری روایت کرده که جای تکذیب را خالی نگذاشته است. حال ببینیم آیا دولت دهم و نهم کشور را از ریل توسعه خارج کرد؟ در این دو دولت ایران وارد باشگاه هسته‌ای جهان شد در حالی که سال‌ها بود سازمان انرژی اتمی در جا می‌زد و هرازگاهی جاسوسی پیدا می‌شد و یا در یک دور باطل به چرخه سوخت و غنی‌سازی نرسیده بودند. در دولت گذشته با ورود دانشمندان جوان به سازمان انرژی اتمی سرعت کار پیش رفت به طوری که اکنون دولت جدید در مذاکرات هسته‌ای دارد با ۱+۵ راجع به همه این پیشرفت‌ها و توسعه کمی و کیفی آن مذاکره می‌کند. اگر توسعه‌ای در کار نبود ما در مذاکرات با ۱+۵ با دست خالی چه می‌توانستیم بکنیم. دولت کنونی اکنون آن درآمد را در مذاکره هزینه می‌کند آیا این یک خواب و خیال است یا واقعیت دارد؟ ما برای این توسعه جان عزیزترین و شریف‌ترین دانشمندان کشور را فدا کردیم. ما در دولت گذشته وارد باشگاه هوافضای جهان شدیم و پیروزی‌های غرورانگیز دانشمندان جوان ما در دستیابی به علوم هوافضا زبانزد ملت‌های جهان است. ما جزء ۱۰ کشور پیشرفته جهان در این زمینه هستیم و در فناوری‌های جدید مثل نانو پیشرفت‌های محیرالعقولی کردیم. اینها فقط مقاله نیست، در عالم ذهن هم نیست، کافی است از چشم سر استفاده کنیم و آن را ببینیم، سئوال این است.





با این واقعیت از ریل کدام "توسعه" خارج شدیم؟



۲- روایتگر "صدا" می‌نویسد: "هاشمی از کارگزاران خواست به  عنوان یک حزب سیاسی به دولت مشورت دهند که چگونه می‌توان از این بحران اقتصادی عبور کرد."آیا واقعا کشور دچار بحران اقتصادی است؟ بحران اقتصادی چیست؟ شاخص‌های آن کدام است؟دولت جدید در حالی سرکار آمد که ذخایر طلا و ارز دولت در بانک مرکزی در هیچ دولتی از ادوار گذشته به هنگام انتقال قدرت نظیر نداشته است اما رئیس دولت با بی‌مهری گفت؛ ما خزانه را خالی تحویل گرفتیم.





و نیز گفت ۲۸ هزار میلیارد تومان درآمد حاصل از منابع هدفمندی یارانه‌هاست در حالی که فقط پرداخت نقدی ما به مردم ۴۲ هزار میلیارد تومان است. این حرف دل مردم را خالی کرد. اما مردم با شگفتی دیدند یارانه‌های نقدی سر موعد پرداخت شد و  علاوه بر آن سبد کالا هم دادند. هنوز هم رئیس دولت به این سئوال پاسخ نداده است که اگر خزانه کشور خالی بود پرداخت به موقع یارانه‌ها چگونه و از کدام  خزانه صورت می‌گرفت؟ اگر دولت دچار کسری است منابع پرداخت سبد کالا را از کجا تامین کرده است؟





حزب کارگزاران بروند تحقیق کنند اگر کشور دچار بحران اقتصادی است، بازارهای مملو از کالا چیست؟ آیا نشاط داد و ستد در بازارهای کشور دروغ است؟ دولت دهم علی‌رغم تحریم‌های بانکی پول نفتی را که فروخته به داخل آورده،‌ منابع بودجه‌ای خود را تامین کرده است. همین سال ۹۲ هم بنابر اعلام مسئولین علی‌رغم تحریم‌های نفتی ۴۳ میلیارد دلار نفت خام و میلیاردها دلار هم فرآورده‌های نفتی فروختند. این بحران اقتصادی کجاست که آقای هاشمی از آن یاد می‌کند؟





۳- روایتگر صدا به نقل از آقای هاشمی می‌نویسد: "من (هاشمی) از شما (کارگزاران) می‌خواهم به این مسئله  بپردازید که از نحوه اجرای هدفمندی یارانه‌ها در دولت احمدی‌نژاد چه چیزی عاید کشور شد؟ چه کسی سود برد؟ دولت یا ملت یا هر دو ضرر کردند؟"این حرف حقی است که یک ارزیابی از اجرای مرحله اول هدفمندی یارانه‌ها صورت بگیرد تا معلوم شود کار کجا نقص داشته است. این ارزیابی البته از زاویه سود ملت یا دولت نمی‌تواند علمی، فنی و حرفه‌ای باشد. اما از این زاویه که اهداف قانون چه بوده است، ما در رسیدن به این اهداف چه مشکلاتی داریم و اینکه گفته می‌شود "بد" یا "غلط" اجرا شد، موارد "بد" و "غلط" احصا شود تا در مرحله دوم این انحراف تکرار نشود. اگر کارگزاران می‌خواهند دولت یازدهم را در امر اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها یاری دهند باید به دولت بگویند چگونه می‌تواند تا پایان برنامه پنج‌ساله پنجم قیمت فروش نفت خام و فرآورده‌های نفتی را به ۹۵ درصد فوب خلیج فارس برساند تا هم منبعی تعیین کننده در پیش‌بینی در آمدهای دولت در بودجه باشد هم جلوی قاچاق سوخت را بگیرد و هم در اقتصادی اداره کردن پالایشگاه‌های کشور توفیق نسبی به دست آورد. کاری که کارگزاران در دولت آقای هاشمی نکردند و فروش نفت و گاز در داخل را در بودجه سالیانه مسکوت گذاشتند!

اکنون دولت بر خلاف بودجه ۹۳ در اردیبهشت ماه حداقل به ۱۰ میلیون پردرآمد می‌خواهد یارانه پرداخت کند. کارگزاران به دولت مشورت دهند که چگونه این یارانه را قطع کند که مورد رنجش آنها از دولت نشود.



همچنین کارگزاران به دولت مشورت دهند که چگونه کشور را از رکود اقتصادی نجات دهند و آثار و تبعات افزایش قیمت حامل‌های انرژی را بر دیگر قیمت کالاها در بازار کنترل کنند.هفته نامه صدا از قول هاشمی می‌نویسد: "روحانی تاکنون کشور را خوب اداره کرده است بخصوص  در سیاست خارجی بسیار شجاعانه عمل کرده و پرونده هسته‌ای را به خوبی پیش برده است و چشم‌انداز بسیار مثبت است".جا داشت آقای هاشمی به بخشی از نقدهای مشفقانه اساتید دانشگاه و حوزه و صاحب‌نظران و کارشناسان در مورد نقد سیاست خارجی دولت پاسخ می‌دادند و خوب بود توضیح می‌دادند. که چگونه چشم‌انداز را مثبت می‌بینند و شجاعانه عمل کردن دولت در این مورد را بیشتر توضیح می‌دادند که نقدها را نمی‌شود بی‌پاسخ گذاشت. دولت چه در این پرونده با طرف غربی به توافق برسد و چه نرسد از باب روشنگری نباید پاسخگویی را تعطیل کند. اگر دولت مشکل دارد آقای هاشمی می‌تواند به بخشی از نقدها از باب رفع شبهه پاسخ دهد اگر هم ایشان نمی‌تواند، حداقل ماموریت پاسخگویی در این مورد را به حزب کارگزاران واگذار کند.



 



مطلبی که در زیر میخوانید با عنوان« احساس نیاز به یارانه، چرا؟ »در ستون سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی به چاپ رسید، این مطلب به قلم حسن خیاطی نوشته شده است:



با پایان یافتن مهلت تعیین شده برای ثبت نام داوطلبان دریافت یارانه نقدی در هفته گذشته که متعاقب آن اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها کلید خورد و قیمت‌های جدید حامل‌های انرژی نیز تعیین و اعلام گردید، کار دشوار دولت که عبارت از وظیفه مهم ایجاد آرامش اقتصادی و کنترل حاشیه‌های اجرای این طرح ملی و همچنین جلوگیری از گرانی و افزایش تورم خارج از قاعده است، وارد مرحله دشوارتری شد.



 



این مرحله از آن جهت دشوارتر می‌نماید که پیش بینی‌های دولتمردان درباره تعداد خانواده‌های انصراف دهنده از دریافت یارانه نقدی چندان درست از آب در نیامد و درحالی که پیش‌بینی می‌شد حداکثر ۴۰ میلیون نفر برای دریافت یارانه ثبت‌نام کنند، طبق آمارهای اعلام شده حدود ۷۳ میلیون نفر خواستار دریافت یارانه نقدی شده‌اند و تنها کمتر از ۵/۲ میلیون نفر از دریافت یارانه انصراف داده‌اند درحالی که تبلیغات فراوانی برای به انصراف کشاندن شهروندان از دریافت یارانه صورت گرفت بطوری که حجم وسیع تبلیغات در پاره‌ای از اوقات به سوژه‌ای برای ارسال پیامک‌های طنزآمیز نیز تبدیل گردید، اما این حجم تبلیغات نیز نتوانست در بر آوردن انتظار دولتمردان برای قانع کردن مردم جهت انصراف از دریافت یارانه کمکی نماید.





اینکه چرا اکثریت مردم از دریافت یارانه نقدی انصراف ندادند، دلایل متعددی می‌تواند داشته باشد که در این جا به برخی از عواملی که می‌تواند در برآورده نشدن انتظارات دولتمردان برای به انصراف کشاندن مردم از ثبت‌نام دخیل باشد، اشاره می‌شود. اما پیش از آنکه به آن دلایل اشاره کنیم لازم است نگاهی اجمالی به برخی تیترهای اخبار طی روزهای اخیر داشته باشیم:





- حدود ۷۳ میلیون نفر برای دریافت یارانه نقدی ثبت نام کردند.



- حدود ۵/۲ میلیون نفر از دریافت یارانه نقدی انصراف دادند



- تنها یک درصد ثبت نام کنندگان یارانه، درآمد بالای ۵/۲ میلیون تومان دارند.



- ۴۰ درصد ثبت نام کنندگان، درآمد خود را زیر ۶۰۰ هزار تومان اعلام کردند.



- وزیر بهداشت می‌گوید ۵۰ درصد علت مرگها در ایران ناشی از سکته‌های قلبی و مغزی است که سوءتغذیه و فشار خون بالا از عوامل مؤثر درآن هستند.



- سرپرست کمیته امداد گفته است ۸ میلیون نفر در ایران به طور مستقیم از خدمات کمیته امداد استفاده می‌برند.



- نرخ تورم در ابتدای سال گذشته براساس اعلام بانک مرکزی ۱/۴۱ درصد بوده است.



- معاون اول رئیس‌جمهور از اختصاص ۱۰ هزار میلیارد تومان به حوزه سلامت خبر داد اما تاکید کرد مشکلات این حوزه فراتر از این ارقام است.

در کنار این تیترها، البته اخبار دیگری مانند کشف ۱۶۰ پرونده تسهیلات غیرمجاز بانکی، کشف ۱۸۱ پرونده اختلاس، رفع تصرف از ۳۸ میلیون متر مربع زمین خواری، بدهی ۳۰ هزار میلیارد تومانی بابک زنجانی بدون برجای گذاشتن رد پایی برای پیگیری و… نیز وجود دارد و مطمئن هستیم مردم از مواردی بیشتر از اینها اطلاع دارند.



به نظر می‌رسد اگر مقداری در اخبار و تیترهای مورد اشاره تعمق شود، چندان نیازی به ارائه تحلیل‌های باصطلاح کارشناسانه برای آنچه عدم توفیق دولت در به انصراف کشاندن مردم از دریافت یارانه هاست نباشد. این اخبار در بطن خود گویای بسیاری از واقعیت‌ها هستند. یکی از این واقعیت‌ها اینست که بخش عمده‌ای از مردم (لااقل به همان میزان که دولتمردان انتظار داشتند) نیازی به دریافت یارانه نقدی ندارند، اما در عین حال برای دریافت یارانه ثبت‌نام کرده‌اند چرا که دریافت یارانه را حق خود می‌دانند. این تصور از آنجا ناشی می‌شود که آگاهی از اخبار فوق‌الذکر، مردم را به نوعی "احساس فقر" دچار کرده است، احساس فقری که ناشی از بی‌اعتمادی آنان به عملکردها، بخصوص تحولات اقتصادی در آینده است.



مردم نمی‌دانند در آینده قرار است چه اتفاقی بیافتد و نوسانات اقتصادی به چه نحوی پیش خواهد رفت. از طرفی احساس فقر و بی‌اعتمادی ناشی از عدم شفافیت در عملکرد دولتمردان گذشته، بی‌توجهی به قوانین کشور،‌ باندبازی‌ها و جناح‌بندی‌ها، دعواهای سیاسی که هر کدام برای به هم ریختن اعصاب مردم کافی هستند، ثروت‌اندوزی عده‌ای سودجو و فرصت طلب از رویکردهای انحصارطلبانه و بسیاری از موضع‌گیری‌های غیرمنصفانه علیه دلسوزان کشور و انقلاب، منجر به اعتمادسوزی در میان آحاد مردم گردیده که البته در این زمینه هشدارهای فراوانی داده شد اما گوش شنوایی وجود نداشت.



اکنون نتیجه آن اعتمادسوزی‌ها در ثبت نام دریافت یارانه نقدی تنها به عنوان یک نمونه خود را نشان داده است. مردم با آنکه همواره پشتیبان انقلاب و نظام اسلامی بوده‌اند و هستند و خواهند بود و این مهم را در صحنه‌های حساس به کرات نشان داده‌اند، اما در عین حال بی‌اعتمادی خود به برنامه‌های دولت‌ها را نیز به دلیل مشاهده عملکردهای گذشته پنهان نمی‌کنند و پیام خود را از طرق مختلف به گوش مسئولان می‌رسانند. عدم انصراف از دریافت یارانه نیز نمونه‌ای از این پیام‌رسانی‌هاست.



در ماجرای تبلیغات برای منصرف کردن مردم از دریافت یارانه، حتی پای مراجع عظام تقلید و علمای مورد قبول آحاد مردم نیز به صحنه کشانده شد،‌ اما با اینکه مردم از مراجع عظام و علمای دینی به دلیل آنکه آنها را پرچمداران شریعت اسلامی می‌دانند حرف شنوی دارند و همواره آنها را مورد احترام و تعظیم و تکریم قرار می‌دهند، اما در این مورد خاص موضع‌گیری آن بزرگواران نیز مؤثر واقع نشد و نتوانست بر تعداد انصراف دهندگان طبق انتظار دولت بیافزاید. دقیقاً به همین دلیل است که همواره تذکر داده شده نباید از اعتبار بزرگان دین به هر بهانه‌ای بهره‌برداری کرد.



هر چند در تدین ملت ایران اسلامی هیچ تردیدی وجود ندارد اما احساس فقری که اکنون در میان عامه مردم رسوخ پیدا کرده، هر چقدر هم که با واقعیت‌ها منطبق نباشد و فقر عمومی تلقی نگردد که قطعاً هم اینگونه نیست، با این حال، پدیده‌ای است که سرمایه اجتماعی را با خطر مواجه کرده است. تردیدی وجود ندارد که از دست دادن سرمایه اجتماعی در کشور می‌تواند فاجعه‌بارتر از هزاران معضل و مشکل اقتصادی باشد. مردم با مشاهده خبرهایی که از کشف روزانه انواع اختلاس‌ها و حیف و میل‌ها و ثروت‌اندوزی‌های یک شبه به گوششان می‌رسد در کنار انبوه مشکلات اقتصادی که با آن مواجه هستند، حتی اگر بخش عمده‌ای از آنها نیازی به دریافت یارانه هم نداشته باشند، خود را محق دریافت یارانه ارزیابی می‌کنند، چون میراث بر جای مانده از عملکردهای گذشته آنها را به سوی "احساس نگران کننده فقر" سوق داده است و این همان احساسی است که می‌تواند سرمایه اجتماعی کشور را لگدمال کند.



اینکه گفته شد دولتمردان در اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها، وارد مرحله دشوارتری شده‌اند، پیش از آنکه به جنبه اقتصادی آن توجه شود که البته این جنبه هم از اهمیت بسزایی برخوردار است، باید برگرداندن سرمایه عظیم اجتماعی را مورد توجه قرار داد و این کار جز از طریق جلب اعتماد مردم و از بین بردن "احساس نگران کننده فقر" در میان آنان امکان‌پذیر نخواهد بود. احساسی که بدون تردید دولتمردان دولت‌های نهم و دهم در ایجاد آن نقش اساسی داشتند و اکنون از دولت یازدهم انتظار می‌رود این احساس غیرواقعی را درمان نماید. 



روزنامه دنیای اقتصاد مطلبی را با عنوان«فضای سیاسی و توسعه اقتصادی»پیرامون سخنان رئیس محترم مجلس شورای اسلامی در رابطه با نیاز توسعه اقتصادی به آرامش سیاسی در ستون سرمقاله خود و به قلم محمود صدری به چاپ رساند:



سخنان رئیس محترم مجلس شورای اسلامی در باب نیاز توسعه اقتصادی به آرامش سیاسی، تذکری بهنگام راجع به مهم‌ترین مساله روز ایران است. اقتصاد ایران، چند گرفتاری اساسی دارد که ماهیت همه آنها برآمده از افعال سیاسی است و ایضا پایدار شدنِ آنها ریشه سیاسی دارد. ۱- نخستین معضل اقتصادی ایران احتمال بروز کسری بودجه است. دولت امیدوار است با بودجه سال ۹۳ که محمدباقر نوبخت، معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور، چندی پیش آن را «منضبط و منقبض» خواند، بر کسری سال‌های اخیر فائق آید، اما شمار زیاد داوطلبان دریافت یارانه، تحقق بخشی از درآمدهای پیش‌بینی شده در بودجه را از آنچه چند ماه پیش به نظر می‌رسید، دشوارتر کرده است.



تحقق درآمدهای مالیاتیِ پیش‌بینی شده در بودجه هم همانند سابق قدری نامحتمل به‌نظر می‌آید. تحولات بودجه‌ای به لحاظ شکلی، پدیده‌هایی اقتصادی هستند؛ اما آنچه این تحولات را رقم می‌زند بیشتر سیاست است تا کنش طبیعی اقتصاد. ناهماهنگی چشمگیر میان قوای سیاسی کشور در ماه‌های اخیر، امکان ایجاد اجماع ملی بر سر نحوه تخصیص یارانه به قشرهای کم‌درآمد و مستثنی کردنِ توانگران از دریافت یارانه را از بین برد و در نهایت دولت را به سوی بدترین انتخاب؛ یعنی ثبت‌نام داوطلبانه و انصراف داوطلبانه سوق داد.



صادق مهدی شکیبایی ستون سرمقاله روزنامه سیاست روز را به مطلبی با عنوان«تکمیل روند سیاسی عراق بدون حضور اشغالگران»اختصاص داد که اینجا میخوانید:



انتخابات ۳۰ آوریل (۱۰اردیبهشت) مجلس عراق نخستین انتخابات این کشور پس از خروج اشغالگران محسوب می‌شود و از این حیث صرف نظر از نتایجی که حاصل خواهد شد دارای اهمیتی غیر قابل انکار است چه اینکه انتخابات پیش رو آزمونی برای دولت مرکزی عراق برای تکمیل روند سیاسی این کشور بدون حضور اشغالگران به حساب می آید. فلذا مشارکت حداکثری آحاد جامعه عراقی که هریک به نحوی تا پیش از این مخالف اشغالگری بیگانگان بودند ضروری به نظر می رسد. این آزمون البته درخصوص کشورهای همجوار عراق نیز صدق می کند که حضور اشغالگران را مانعی جدی بر سر راه ثبات این کشور و مناسبات با عراق می دانستند. از این رو نیز کشورهای یاد شده وظایفی برای کمک به برگزاری آرام انتخابات در این کشور برعهده دارند. 



صرف نظر از اهمیت ماهوی برگزاری انتخابات این دوره مجلس عراق به واسطه خروج اشغالگران اما این انتخابات اهمیتی دیگر در نزد جریانها و گروهها و تشکل های عراقی دارد. در کشوری که رهبری به آن معنای خاصش وجود ندارد و رییس جمهور نیز قدرت فائقه نیست ،‌ ‌مجلس در عراق پرقدرت ترین نهاد محسوب می شود و چشم امید همه عراقی ها به پارلمان دوخته شده است. از این روست که این روزها درعراق بیش از هرکشور دمکراتیک دیگری جنب و جوش زایدالوصفی برای معرفی کاندیدا ها دیده می شود. پارلمان مهمترین نهاد هویت سازبرای عراق نوین است و لذا چگونگی شکل گیری مجلس و ‌فراکسیونهای داخلی آن تعیین کننده وضعیت آینده این کشور است. رییس جمهور از همین مجلس، ‌نخست وزیر از همین جا و سایر نهادها و بخش ها از همین مجلس تعیین می شوند. طبیعی است که در آستانه برگزاری چنین انتخاباتی که آینده عراق را به نوعی تعیین می کند شما شاهد لشکرکشی القاعده به عراق از یک سو و فعل و انفعالات اکراد و رخدادهای ریز و درشت دیگری از دیگر سو باشید. 



جنبه دیگر این انتخابات تبلیغات و وضعیت جریانات مختلف است. مرحله تبلیغات انتخاباتی بنا بر گزارش رسانه های خارجی میان جریانهای سنی،‌شیعه ،‌کرد و سایر قومیتها در اوج نزاکت سیاسی اتفاق افتاده و مرحله نخست انتخابات پارلمانی عراق در ۱۹ کشور جهان از امروز(یکشنبه ۲۷ آوریل -۷ اردیبهشت) کلید می‌خورد. این مرحله از انتخابات دو روز طول خواهد کشید. پیش بینی می شود مشارکت عراقی ها در این دوره به نسبت دوره های قبل افزایش یافته و بین ۶۰ تا ۶۵ درصد مشارکت کننده داشته باشد. این مشارکت دو دلیل عمده دارد: یکی؛ اینکه مجلس در عراق نهادی پرقدرت است و هیچ جریانی دوست ندارد از این جایگاه دوربماند و دوم؛ اینکه با اعتراضاتی که به قانون انتخابات ۲۰۱۰ عراق شد پارلمان این کشور قانون سانت لیگوی اصلاح شده را برای این دوره از انتخابات پارلمانی در نظر گرفته است که تا حدودی می‌تواند از حقوق گروه‌ها و احزاب کوچک‌تر شرکت کننده در رقابت‌های انتخاباتی حمایت کند که این یکی از مهمترین دلایلی است که تشکل‌های سیاسی در عراق برای شرکت جداگانه و مستقل در انتخابات از خود رقبت بیشتری نشان داده‌اند. 



نکته دیگر اینکه سهم اکراد ، اهل تسنن ،‌ شیعیان و سایر طوایف و قومیتها به لحاظ عددی مشخص شده است . به گونه ای که اکراد ۵۵ کرسی ، همین حدود یا کمی بیشتر سنی ها سهم دارند و مابقی کرسی ها (مجموع کرسی های مجلس ۳۲۸ کرسی) میان شیعیان و سایر طوایف توزیع شده است. به این معنی که گروهها و احزاب و تشکلها با یک وضع مشخصی وارد رقابت های انتخاباتی می شوند. در نتیجه رقابت های خانمانسوز بین قومی کاهش می یابد ولی در عین حال رقابت های درون قومی افزایش خواهد یافت. اما شاید انتخاب نخست وزیر به دلیل جایگاهی که قانون اساسی عراق به او داده است از برگزاری انتخابات مجلس عراق هم مهمتر باشد. نخست وزیر اولین قدرت اجرایی کشور محسوب می شود و تقریبا تمامی منابع اقتصادی و انسانی کشوربه مدت چهار سال در اختیار اوست. انتخاب نخست وزیر در اوایل مرداد ماه و پس از تایید نتایج انتخابات توسط کمیسیون عالی انتخابات کشوراز طریق گروه اکثریت پارلمان انتخاب می‌شود. در واقع انتخاب نخست وزیر آتی عراق انگیزه اصلی اتحاد و ائتلافها پیش از برگزاری انتخابات است. در حال حاضر نوری مالکی به دنبال استمرار هشت سال نخست وزیری خود برعراق است. هواداران و مخالفانی دارد لیکن همچنان شانس اول احراز این پست محسوب می شود.



ائتلاف او دولت قانون نام دارد. پس از مالکی، بیان جبور از ائتلاف شهروند به ریاست مجلس اعلای شیعیان عراق بیشترین شانس را داراست . پس از او نیز عادل مهدی از شانس خوبی برخوردار است. با این وجود انتخاب نخست وزیر آینده عراق را گروه اکثریت مجلس مشخص می کند. بدیهی است که شیعیان از تعداد کرسی های بیشتری در پارلمان عراق برخوردارند و از این حیث گروه اکثریت محسوب می شوند اما به تنهایی قادر به تشکیل دولت نخواهند بود از این رو چاره ای جز ائتلاف با جریانهای دیگرندارد. با این وجود آنچه شاید برای ما مهم تلقی می‌شود در وهله اول حفظ وحدت ملی عراق ، در مرتبه دوم حفظ وحدت بیت شیعی و در نهایت تمکین همه گروهها به انتخاب گروه اکثریت پارلمان عراق است. 



روزنامه حمایت را میخوانید که مطلبی را با عنوان«نگاه غرب به انتخابات عراق»در ستون یادداشت روز خود نوشته شده توسط علی تتماج به چاپ رساند:



مردم عراق در حالی از دیروز برای انتخاب نمایندگان پارلمان و البته تشکیل دولت پای صندوق‌های رای رفته‌اند که این انتخابات مورد توجه کشورهای غربی و عربی قرار گرفته است از یک سو اختلافات و رقابت‌های شدید میان جریان‌های سیاسی و به زعم آنها شکاف میان شیعه، سنی و کردها برای کسب کرسی‌های پارلمانی و ترکیب دولت مورد توجه است به گونه‌ای که تشکیل دولت آینده عراق را موضوعی ابهام برانگیز عنوان می‌کنند. از سوی دیگر آنها با برجسته‌سازی ناامنی عراق بر آنند تا ادعای ناتوانی دولت عراق و برقراری امنیت را مطرح کنند. حال این سوال مطرح است که چرا کشورهای غربی و عربی برای ناکام نشان دادن دولت و ملت عراق در برگزاری انتخابات چنین فضاسازی‌هایی می‌کنند و سعی در پنهان‌سازی ابعاد حقیقی این انتخابات دارند؟



در پاسخ به این پرسش چند نکته قابل توجه است: نخست آنکه انتخابات کنونی عراق بر اساس معیارها و موازین عراقی برگزار می‌شود و به نوعی می‌توان گفت که نخستین انتخاباتی است که در آن آمریکایی‌ها نقشی ندارند. توانایی عراق در برگزاری انتخابات بدان معناست که عراق در حوزه امنیتی در آن برقراری امنیت را داراست و دیگر نیازی به نیروهای خارجی نیست که طرح آمریکا برای حضور نظامی د راین کشور را ناکام می‌سازد. در حوزه سیاسی نیز توانایی برگزاری انتخابات با استاندارد جهانی به منزله اقتدار سیاسی عراق است که توجیه آمریکا برای دخالت در امور سیاسی این کشور را باطل می‌سازد. بر این اساس است که رسانه‌های غربی با برجسته‌سازی مسایل امنیتی و حتی بیان احتمال تخلفات انتخاباتی به دنبال ابهام‌سازی در این انتخابات هستند تا زمینه را برای دخالت نظامی و سیاسی آمریکا فراهم سازند.



دوم آنکه آگاهی جهانی بویژه ملت‌های عربی از حضور گسترده مردم در فرآیند انتخابات از جمله حضور گسترده زنان، می‌تواند عراق را به الگویی برای ملت‌های عربی نظیر بحرین، عربستان، مصر، تونس، لیبی، یمن که در سه سال اخیر با اعتراض‌های مردمی همراه بوده‌اند، مبدل سازد که هزینه‌های سنگینی برای غرب و حاکمان دست‌نشانده آنها در کشورهای عربی به همراه دارد. آنها با پرداختن به موضوع‌های حاشیه‌ای از جمله موضوع‌های امنیتی و حتی کارشکنی در روند انتخابات به دنبال نمایش الگویی شکست‌خورده از عراق هستند تا از پس‌لرزه‌های این انتخابات در سایر کشورهای عربی جلوگیری کنند. به عبارتی دیگر دخالت‌های غربی و عربی در انتخابات عراق برگرفته از قدرت آنان نیست بلکه برگرفته از چالش‌ها و هراس آنها از دموکراسی بومی مردم عراق و البته روند تشکیل دولت در این کشور است که با بحران‌سازی و فضاسازی رسانه‌ای به دنبال مقابله با آن هستند.



و در آخر ستون سرمقاله روزنامه مردم سالاری را میخوانید که به مطلبی با عنوان«پیامی روشن‌تر از آفتاب»نوشته شده توسط منصور فرامرزی اختصاص یافت:



 



انصراف فقط دومیلیون و چهارصد هزار نفر یا اندکی کم و بیش از این شمار، با همه بمباران‌های تبلیغی و توجیه و درخواست با زبان صمیمی، پیام قابل تامل و در عین حال بدعاقبتی است که هیچ نیازی به رفتارشناسی و تحقیقات جامعه شناختی هم ندارد و حقیقتی روشن تر از آفتاب است حقیقت پنهانی است که در قالب واقعیت آماری ابلاغ می‌شود.



 



این رفتار آماری نشان داد که با ذهنیت آرمانی دولتمردان، توافقی ندارد و نشان آن است که مردم به وضع جدید و پیش‌رو اعتمادی ندارند اگر این خواسته انصراف در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری دولت روحانی، از زبان ایشان مطرح می‌شد با آن غلیان احساسات، ممکن بود که نتیجه مطلوبی حاصل شود و نزدیک به شمار همه آن ۱۸ میلیونی که برای تغییر آن وضع و فضا به روحانی حقوقدان نه سرهنگ، رای داده بودند، از گرفتن یارانه منصرف شوند و چنانچه همین کنش را سال آینده از مردم بخواهند، به احتمال قوی، همین عده هم انصراف نمی‌دهند . چرا که مردم به آینده مبهم بدبین و نسبت به تصمیمات دولت، بی‌اعتمادند و این، بدان معناست که دست کم، در این شرایط اقتصادی که لحظه به لحظه، طبقه متوسط به خط فقر نزدیک می‌شود، بدیهی است که مردم خواهان اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها نباشند و اگر روحانی می‌خواهد اعتماد مردم را مثل دوران انتخابات، جلب کند، نباید این قانونی که به سبب اجرای بد مرحله نخست، پیامدهای دنباله داری آفرید، بدون بررسی همه جوانب، اجرا کند چون به زعم بسیاری از اهل نظر، در این شرایط، به صلاح جامعه ایران نیست و نتیجه دلخواه دولت و ملت، حاصل نمی‌شود. دولتمردان باید بدانند که زمان و مکان، تحمل «شعب ابوطالب» را ندارد.



مسلم است که هر واقعه تاریخی، اقتضای زمان خود را دارد و همه وقت و همه جا، قابل توجه نیست و تحت هیچ شرایطی نباید معیشت مردم مورد مخاطره قرار گیرد و وضع، بدتر از این شود که هست. دیگر اینکه این اقبال سرد مردم نسبت به دولت، پیام بیدار باشی به روحانی است که از سیاست داخلی‌اش به تناسب اعتمادی که به هنگام انتخابات نسبت به ایشان داشتند، رضایت ندارند؛ یعنی می‌خواهند که رئیس‌جمهورمنتخبشان از حاشیه اجرایی با قاطعیت به بطن و متن بازگردد و سایه‌وار، حرکت نکند چون چنین سیاستی در چنین شرایطی جواب نمی‌دهد .



 



صادقانه بگویم، اغلب آرایی که به نام ایشان به صندوق‌ها ریخته شد به امید حرف تازه و تغییر شرایط از سیاست تقابلی به سیاست تعاملی بود هم در رویکرد داخلی و هم در روابط خارجی و جناب رئیس‌جمهور هم در تعامل با جهان برحسب اولویتها، چهره تازه ای از ایران به جهان نشان دادند و مشی ایشان با حمایت رهبری بسیار هم موثر بود اما در سیاست داخلی، قاطعیت بیشتری از شخص و دولت ایشان انتظار می‌رفت و می‌رود . بخصوص در تغییر مدیریت‌ها چون صلاح و معقول این بود که در بر همان پاشنه پیشین نچرخد وگرنه، آرایی که به علت برخی حواشی و حمایت‌ها و یک مناظره تلویزیونی، به صندوق‌ها سرازیر شد، زیاد نمی‌پاید . در حالی که آرزوی قلبی امثال نگارنده، دوام و کثرت روزافزون آن آراست چون به صراحت باید گفت که « روحانی » فرصت مغتنم نظام ماست .



اگر آسیب ببیند، نظام آسیب پذیر خواهد شد و خوب است که، تمامی منتقدان و مخالفان دولت تدبیر و امید هم، بدانند که نقد و تحلیل‌های غیرمنصفانه و کارشکنی‌های غیرمتعارف اگر دولت را از مسیر معقول و منطقی بازدارد و «امید و نشاط» حاکم بر جامعه، ناشی از استقرار دولت یازدهم از بین برود، غیر از فرار سرمایه‌های انسانی که متاسفانه سالانه به ۱۵۰ هزار نفر رسیده است، منافع ملی و مصالح کشور نیز، سخت به خطر خواهد افتاد و شرایط غیرقابل مهار و غیرقابل مدیریت، پیش خواهد آمد که خواسته هیچ گروه و جناح و اهل تعقلی نیست و در آن زمان نه از کارت‌های هدیه خبری می‌ماند و نه از کارت‌های زرد، اثری .



 



نکته پایانی قابل تامل اینکه عدم موفقیت دولت روحانی به معنای کرسی نشینی مخالفان هم نیست یعنی بحران‌های اجتماعی و اقتصادی طوفانی تر از آن است که انتظار داریم . و به ضرس قاطع باید گفت که اگر دولتی برروی کار آید از جنس دولت نهم و دهم نخواهد بود و آب رفته را هرگز نمی‌توان به جوی بازگرداند پس به جای سرخوشی خیال پردازانه، واقعیت‌های جامعه خود را دریابیم و فرصت‌ها را از دست ندهیم و هم دولت و هم ما، آن کنیم که موجب تعالی جامعه امروز و فردای ایران سربلند است.



 



 



گزیده ای از سرمقاله روزنامه های دوشنبه